مفهوم سنت سوم از نظر شما چیست؟

سنت سوم می گوید که معتادان گمنام بدون هیچ گونه قضاوت و شرطی آماده سرویس دادن به معتادان در حال عذاب است . تنها لازمه ( شرط ) عضویت تمایل به قطع مصرف است ( با حضور در گروه نشان داده می شود ) . ما حق نداریم در مورد مال و منال ، قومیت و مذهب تازه واردین تجسس کنیم . همچنین در مورد جنسیت و توانایی پاک ماندن یا نماندن تازه واردین . ما حق نداریم روی افراد سرمایه گذاری کنیم و تضمینی در مورد پاک ماندن بدهیم و یا وعده ای برای کار و سرپناه ... حق نداریم بین مواد مصرفی افراد فرق بگذاریم و افراد خاصی را برای گروه گلچین کنیم . ممکن است شخص مصرف کننده یا تازه واردی که قطع مصرف کرده فقط برای کسب آگاهی به جلسات آمده باشد ، حق نداریم بدون آنکه شخص بخواهد و تمایل داشته باشد کمکش کنیم . همچنین حق تبلیغ کردن در مورد برنامه را نداریم ( به منظور جذب تازه واردین ) و همیشه باید گمنامی خود و اعضایمان را حفظ کنیم . اما می توانیم با تقویت امنیت جلسه ، خوشامدگویی گرم و درک احساسات تازه واردین ایجاد جاذبه کنیم و تمایل فرد را بالا ببریم .

توجه اصلی به خود بیماری است نه ماده خاصی. توجه به تازه وارد باید تمرکز روی ازادی کامل او از اعتیاد مواد مخدر باشد . هیچ قید و شرطی برای عضویت نداریم.چیزی که باعث پیدایش سنت سوم شد.
احساس متفاوت بودن با اعضا بودوامروز میدانیم.باهیچ عضوی فرقی نداریم
معیار تمایل در قلب افراد است
چون مااز قلب دیگران خبر نداریم. پس قضاوت نمیکنیم مابه عنوان باد بزن در طرف
اشتیاق وتمایلشراشعله ور ونیروی مثبت خود رابیشتر میکنیم.وتازمانی کهکه تمایل دارد عضو میباشد. مابا مشارکتمان به تازه وارد احساس تعلق رااموزش میدهیم

سنت سوم مارا قادر به جلب هر معتادی با هر سابقه ای وتشویق او به ترک می کند وباید با انها به نحوی صحبت کنیم که وجه مشترک خودشان را با ما احساس کنند

در هر موسسه و سازمانی شرط عضویتی تعیین میشود و در معتادان گمنام شرط عضویت تمایل به قطع مصرف مواد مخدر میباشد.در این سنت به جای قضاوت تنها به دیکران میتوان گفت خوش امدید! در مورد میزان تمایل کسی به هیچ عنوان نمیتوان قضاوت کرد و ضمنا سن و مذهب و نژاد و جنسیت در عضویت تاثیری ندارد.ما در انجمن صحبت از اعتیاد میکنیم نه یک ماده مخدر خاص!

مفهوم سنت سوم این است که تنها مسئله مورد توجه ما تمایل وخواست درونی یک معتاد به ازادی روهائی
او از اعتیاد بیش رونده ولاعلاج میباشد .و این که ما به هیچ دلیلی حق قضاوت در مورد امدن ویا ماندن انها در جلسات
نداریم . در این سنت یاد میگیرم که جون برای عضویت وقط تمایل لازم است . بس بهتر است که
ما مهربانی وعشق را ادامه دهیم وهرگز نمی توانیم میزان تمایل شخصی یا کسی بسنجیم ویا اندازه گیری
کنیم.
-مفهوم سنت سوم به این سورت نیز میباشد که صحبت اصلی وسخن اول این سنت راجب اشیاء وعلاقه
درونی یک معتاد به قطع مصرف است. بس بهتر است که ما بجای دوربین انداختن وقضاوت کردن در حق
دیگران به بقیه معتادان بگوییم که به انجمن ماخوش امدند واین سنت باعث می شود تا برای کمک به دیکران
مابذیرش و محبت بیشتری از خود نشان دهیم.
ستون اصلی سنت سوم . یعنی در مورد دیگران قضاوت نکردن وبا مهربانی و عطو فت به دیگران خدمت
کردن وتبعیض قائل نشدن بین عضو با گروه وهم چنین تواضع بیدا کردن برای یک هم نوع ونقش خدا را
بازی نکردن ودر بندگی ماندن .
(همان طور که قدم اول در بهبودی معتادان فراگیر وکمک کننده میباشد به همان نسبت سنت سوم فراگیر
بوده وبه معتادان کمک میکند .)

سنت سوم می گوید که معتادان گمنام بدون هیچ گونه قضاوت و شرطی آماده سرویس دادن به معتادان در حال عذاب است . تنها لازمه ( شرط ) عضویت تمایل به قطع مصرف است ( با حضور در گروه نشان داده می شود ) . ما حق نداریم در مورد مال و منال ، قومیت و مذهب تازه واردین تجسس کنیم . همچنین در مورد جنسیت و توانایی پاک ماندن یا نماندن تازه واردین . ما حق نداریم روی افراد سرمایه گذاری کنیم و تضمینی در مورد پاک ماندن بدهیم و یا وعده ای برای کار و سرپناه ... حق نداریم بین مواد مصرفی افراد فرق بگذاریم و افراد خاصی را برای گروه گلچین کنیم . ممکن است شخص مصرف کننده یا تازه واردی که قطع مصرف کرده فقط برای کسب آگاهی به جلسات آمده باشد ، حق نداریم بدون آنکه شخص بخواهد و تمایل داشته باشد کمکش کنیم . همچنین حق تبلیغ کردن در مورد برنامه را نداریم ( به منظور جذب تازه واردین ) و همیشه باید گمنامی خود و اعضایمان را حفظ کنیم . اما می توانیم با تقویت امنیت جلسه ، خوشامدگویی گرم و درک احساسات تازه واردین ایجاد جاذبه کنیم و تمایل فرد را بالا ببریم .

همانطوری که بیماری اعتیاد برای هر کسی ممکن است با سواد و بی سواد بزرگ و کوچک پیر و جوان زن و مرد پولدار و فقیر رنگ و نژاد و جنسیت هم نمیشناسد بهبودی در NAهم برای همه است.
تنها لازمه عضویت تمایلی است که یک معتاد به قطع مصرف دارد و خواستن شرط انجام هر کاری است.
سنت سوم به ما میگوید تو حق قضاوت و انتخاب در مورد تازه وارد را نداری همانطور که در مورد تو روز اول قضاوت نشد تمایل امری شخصی و درونی است نه در چهره و مربوط به خود شخص میشود. من حق هیچگونه قضاوتی ندارم .
این سنت به همه همدردان من آزادی میدهد که بتوانند در جلسات شرکت کنند درب جلسات باید همیشه بر روی آنها باز باشد من قاضی نیستم و از درون کسی خبر ندارم وقتی قضاوت میکنم اگر درست باشد مغرور میشوم و غرور مرا از خودم و دیگران جدا میکند و اگر نادرست قضاوت کنم درد میکشم که از انصاف و عدالت و عشق بلا عوض دور میشوم.
وقتی خودم را زیر بار گران قضاوت خلاص میکنم به تازه واردین فرصت استفاده آزادانه بهبودی را میدهم و به خودم این امکان را میدهم که به جای استفاده از کله و فکر بیمارم از قلبم و با عشق به تازه واردین که پر از درد و رنج و نا امیدی به جلسه آمده اند نگاه کنم و به او خوش آمد بگویم و به او احساس امنیت بدهم و با بیان بهبودی خودم به او امید بدهم همدلی و گوش دادن به حرفهایش بدون قضاوت مفهوم سنت سوم است.
وقتی تازه واردی به جلسه می آید آینه دیروز من است و من نیز باید آینه فردای او باشم پس با زیر پا گذاشتن غرور و خودخواهی در آغوشش میگیرم و به همان صورتی که هست بدون در نظر گرفتن وضع ظاهری و مالی"سن و سال " مرام و مسلک او را میپذیرم و با رفتار و خدمت صادقانه حق انتخاب را به تازه وارد میدهم .
با پذیرفتن تازه وارد بدون قید و شرط باعث احساس تعلق"علاقه و احساس آزادی در انتخاب پاکی و بهبودی در او میشویم و با رعایت این نکات و اصول روحانی در واقع دعوتی بدون قید و شرط از کسانی کرده ایم که با تمایل به پاکی و بهبودی به جمع ما پیوسته اند.
همدردی " تحمل" قضاوت نکردن " دیدن نکات مثبت" کمک رسانی یکسان " سرویس دادن به تازه وارد " آزادی و حق انتخاب.....مفهوم سنت سوم است.