ایا سعی می کنم به مردم کمک کنم در حالی که در حقیقت تلاش می کنم تا ان ها را کنترل کنم؟

کمک کردن به دیگران و کمک کردن به بندگان خدا با بازی کردن نقش خدا تفاوت عمده ای دارد به عنوان مثال اگر من از وقتی که برای فرزندم باید بگذارم بزنم و او نیاز شدیدی به حضور من داشته باشد اما در این زمان بخواهم به شخص دیگری خدمن کنم کمک نکزده ام بلکه کنترل کرده ام .

کمک کردن به ذیگران تو ذات منه و هر کسی که دست نیاز به طرف من دراز میکنه سعی میکنم کمکش کنم ولی دیگه کنترلشون نمیکنم چون کنترل کردن پشتش قضاوته که باعث میشه احساس بدی داشته باشم پس سعی میکنم دیگران روکنترل نکنم.