25-آیا این مساله مرا از مراقبت کردن از خودم باز می دارد ؟
(سئوالاتی در مورد کنترل )

بله وقتی که به دیگران اجازه کنترل می دادم و آنها هم در زندگی من سرک می کشیدند ،خودم بیشتر بیمار می شدم
ولی حالا سعی دارم که بیشتر مراقب خودم باشم و فقط با بچه های بهبودی وراهنمام حرف دلم را بزنم، ورها کنم وبه خدا بسپارم

بله ، همیشه کنترل کردن انها باعث حال خرابی و خشمم میشد، وقتی که در مقابل انها ناتوان هستم مجبور میشدم این خشم رو در خود بریزم و به خودم به طریق مختلف اسیب زدم.

بله وقتی من مدام در حال کنترل دیگران هستم از خودم غافلم تا وقتی دنبال عیب در دیگران میگردم از نقصهایم غافلم وقتی میبینم نمیتوانم دیگران را تحت امر خود در بیارم حالم خراب میشه کنترل یعنی حکومت کردن روی رفتار دیگران که باب میل ما رفتار کنند یعنی ما در مرکز قرار داشته باشیم و بیقه در اطراف و ما روی همه نظارت کنیم .یعنی در لحظه قرار نداشتن یعنی در گذشته و ترس از آینده داشتن و در حال نبودن تمرکز داشتن روی خواسته هایمان نه داشتهایمان پرورش دادن نفس و........و در نهایت یعنی همیشه حال خرابی داشتن