· سلامت عقل چگونه در طول دوران بهبودی به من بازگشته است ؟

هز گاه فکری به سر می زد قبل از اقدام و عمل ان به کشورت گذاشتم و در راستای انحراف فکلری سهم خود را برای رهایی اش انجام دادم و همان طور که تیتر قدم دوم گفته برای من هم به مرور اتفاق افتاده به صورت نسبی یاد گرفتم و با کارکرد قدم ها و مشورت کردن و بازکردن دریچه ی افکارم به روی ناشناخته ها چیزهای جدیدی یاد گرفتم کهدر صحت و سلامت عقل من تاثیر داشت و همچنمین با استفاده از اصل تواضع و فروتنی عدم تکرار اشتباهات و قبل از انجام کار دیدن تمام صورت های مساله رعایت تمام اصول برنامه در حد توانم از سلامت عقل استقبال نمودم

امروز سعی کرده ام جلسات را با مکان بازی دوران مصرف عوض کنم.سعی کرده ام یاربازی و

توپ بازی را با دوستان بهبودی و نشریات عوض کنم.امروز مشورت پذیرشده ام و اشتباهات

گذشته را تکرار نمیکنم ودیگر به جسم وجان خودوجامعه اطرافم صدمه نمیزنم.امروز از لحاظ

فکری روحی وروانی تغییر کرده ام وبیشتر طالب آرامشم تا جنگیدن.پاک ماندن ؛اعتماد؛ایمان

و....از نمونه های بارز بازگشت سلامت عقل هستند.همین که امروز تشخیص میدهم

اعمالی که انجام میدهم از روی عقل است یا احساس ؛برای من باز گشت سلامت عقل

است چرا که احساس ما زیر بنای فکرما و فکر ما زیر بنای اعمال ماست...   

30-استارت فرآیندبرگشت سلامت عقل با کارکردقدم 1 که شروع مسیربهبودی است آغازمیشودوباپیداکردن شناخت نسبی ازخداوند خودم ومرضم وتوجه کردن به گفتاررفتارواعمالم ودیدن توجیه وبهانه هاوشناسایی وبرداشتن آنها ازسر راه وداشتن برنامه ریزی روزانه وخدمت صادقانه احترام گذاشتن به قوانین ورعایت آنها تسلیم شده ام بیشترگوش میکنم وکمترحرف میزنم مشورت میکنم وبه اشتباهاتم اقرارمیکنم وسعی میکنم کاردرست راانجام دهم اقرارمیکنم که نیازبه کمک دارم جواب سوالهاراباصداقت میدهم باراهنمام درتماس هستم دیگردنبال چراهانیستم فقط برای امروز زندگی میکنم دریچه افکارم راباز نگه میدارم باحضورمرتب درجلسات روی صبرم کارکرده ام مشارکت صادقانه دارم وسلامت عقلم که قبلابواسطه بیماری اعتیاد راکدشده بود درطول دوران بهبودی وبا کارکردن قدمها بصورت نسبی بمن بازگشته است?