· آیا نواقصی دارم که فکر می کنم ، امکان ندارد که برطرف شود ؟ آنها چه هستند ؟ چرا فکر می کنم که امکان ندارد که این نواقص برطرف شوند ؟

خیر مگر اینکه خودم تمایل نداشته باشم که در این صورت نقص ها از بین نمی رود و به تعاتدل نخواهم رسید چون در این صورت می خواهم با قدرت تفکر محدود خود پیش بروم و هم چنین از تغییر می ترسم و فکر می کنم که نقص ابرازی است برای زندگی
امروز سعی درام خود را در معرفی استفاده اجباری از نقص ها قرار ندهم و سریع این گونه احساساتم را با کسی به مشورت گذارم و خود را از شرایط خارج کنم

ما جزو قدیسین نیستیم.اشتباه میکنیم و به بیراهه خواهیم رفت.نکته اینست که خواهان رشد و نمو معنوی یاشیم.بدلیل انسان بودن همیشه نواقص همراه ما خواهد بود.بنابراین از خداوند میخواهیم نواقص شخصیتی ما را برطرف کند.نواقص از بین میروند و کمتر میشوند بشطیکه ضمن پذیرش انها و اقرار به وجودشان دعا و حرکت نماییم.تا ما نخواهیم نواقص از بین نمیروند

بله نواقص من همان بيماري منه هنوزم نواقصي در درون من هست که ذاتي هستند مثلا ترس عدم پذيرش خود
غرور اين نواقص در ذات انسانن و با کنترل کردن انها امکان و کمبود ايمان انها بر سرجايخود باقي ميمانند من با واگذار کردن انها به نيروي برتر وتسليم در برابر انها متوانم بگويم اين نواقصم بر طرف مي شوند.

اگر فکر می کنم نواقصي دارم که برطرف نمی شود باید دلیل آن را به دانم ممکن است نقص را دوست داشته باشم ممکن است اجباری و یا از آن سود و یا لذت ببرم و یا به عنوان نقص باورش نکنم .پس باید اول نواقص که برطرف شدنی نیست را پیدا و بعد بررسی دقیق و مشارکت کردن آن با راهنما و افراد باتجربه و آگاه شدن در مورد آن نقص و باور این موضوع که همیشه تغییر امکان دارد . ایمان و اعتماد به برنامه داشته باشم ایمان به خداوند ونیروی برتر کمک گرفتن و اعتماد کردن به آن و دعا کردن برای برطرف شدن آن نقص و نه جنگیدن با آن با عث مي شود تغییر کنم به شرط تکرار وتمرین

اینکه فکر میکنم که امکان ندارد بعضی نواقص در من بر طرف شوند ریشه در باورهای غلط من دارند و این فکر که من بدون این نواقص نمیتوانم زندگی کنم، یا باورم این باشد که این نواقص جزئی از شخصیت من است. از طرفی نواقصی هم هستند که من از آنها لذت میبرم و به همین دلیل تمایلی برای رفع آنها از خودم نشان نمیدهم. نواقصی مثل غرور، خودخواهی، خودمحوری، شهوت، لذت جویی و ....
ولی در کلّ هر نقصی که من بخواهم با کمک نیروی برتر قابل تغئیر و برطرف شدن است

5_زمانی که بکاربردن نواقصم برایم لذت بخش است دقیقادرمرکزبیماری وانکار هستم وهنوزبهانه ودست آویزدارم تاازآنها استفاده کنم واین افکارواعتقادات بیمارگونه من است که نمیگذارد تغییرکنم وبه همین دلیل این نواقص برطرف نمیشود.
مایک سری ازنواقص رابصورت عادت انجام میدهیم ترس ازتغییر جلوی رفع نواقصمان رامیگیرد گاهی اوقات خودم فکرمیکنم که نمیتوانم تغییرکنم پس همین که هستم میمانم این افکارزمانی اتفاق میفتد که روندایمان آوری در درونم شکل نگرفته باشد.
عدم تمایل وتسلیم نبودن ونداشتن ایمان ولذت طلبی باعث طول کشیدن رفع نواقص میگردد.
زمانی که من ازنواقصم لذت میبرم ونمیخواهم آنرابعنوان یک نقص بپذیرم بازهم ازاین نواقص استفاده میکنم.
زمانیکه ازبین رفتن نواقص طول میکشد فکرنکنیم که دیگربرطرف نخواهدشد زمانی که ایمانمان قوی نباشد واز،اصول فاصله بگیریم وزمانیکه زورخودنقص از اثرات آن بیشترباشد زمانیکه بااعتقادات غلط و افکارمخرب زندگی میکنم وقتی که باکله خودم جلومیروم وباورم این است که من نمیتوانم این نقص را انجام ندهم باعث طول کشیدن رفع نواقصم میشود.این باور ریشه دراعتقادات غلط وافکاربیمارگونه ولذت طلبی های من دارد.?