اعتیاد سریعترین نقاش جهان بودکه در یک چشم به هم زدن بوم زندگیم را سیاه کرد اما خداوند نقاش ماهرتری بود چرا که او نیز در یک چشم به هم زدن در زمانی که خود مناسب دید، تیرگی های تابلوی زندگی راتبدیل به نور و سرسبزی کرد
روزهایتان پر از خدا

هر بار که خمار میشدم، برای خرید مواد تکه ای از خدایم را میفروختم!
امروز به هر قیمتی شده میخرم خدایی را که مفت فروختم........

نترس از اینکه زندگی به پایان برسد
بترس از اینکه هیچ وقت زندگی را شروع نکنی...

قرار نیست منتظر بمانیم تا فرصت خدمت پیدا شود!
به هر طرف نگاه کنی همین الان همین لحظه میتوانی خدمت کنی!
خدمت. اکنون. در لحظه

بهبودی پلی است روی سیلاب ویرانگر اعتیاد
پایه های پل را محکم و استوار بنشان تا هنگام عبور با همه ی داشته هایت سقوط نکنی

این روزها از خداوند بینهایت سپاسگذارم چون که بزرگترین ارزوی من که قطع مصرف بود از جانب او هدیه ای برای من بوده .حالا متوجه میشوم اگر مشکلی دارم خداوند مشکل گشایی هم دارم شما را به همان خدا میسپارم و برایتان بهترینها را ارزومندم

صبر معجزه ایست که حرکت نمیکند! اما تو را به مقصد میرساند

مرا هیچ چیز عذاب نمی دهد جز اینکه همیشه دانسته خطا کردم ، ندانسته آلوده شدم ، نشناخته وابسته شدم نخواسته رانده شدم.

ما با كمك يكديگر مي توانيم كاري انجام دهيم كه به تنهايي قادر به انجام آن نيستيم،اين جمله هم در مورد بهبودي شخصي ما صدق مي كند و هم در مورد خدمت كردن ما.

در بهبودی باید مثل بازی فوتبال عمل کنیم: عشق را پاس – کینه را شوت- بی اصولی را خطا- حال بدی را آفساید و محبت را گل کنیم