آیا نیاز دیگران را در نظر می گیرم؟در نظر نگرفتن نیاز دیگران چه اثری بر روی روابطم گذاشته است؟

خير بناي در نظر نگرفتن نياز ديگران خود خواهي وخود محوري من است براي مثال هر وقت با کسي کار دارم به سراغش مي روم وبراي انجام اهداف با ديگران ارتباط بر قرار مي کنم . يعني نياز شخصي مقابل را در نظر نگرفته ام وفقط به نياز خود فکر کردهام .در نظر نگرفتن نياز ديگران باعث دلخوري وکدورت با قطع رابطه مي شود
ولي امروز با اجازه دادن به ديگران ومحبت کردن با انها روابطم را با ديگران حفظ مي کنم زير بناي خدمت خودرهاي است نه خود خواهي.فارغ از منيت وازخودرها شدن با خدمت خودخواه نخواهم بود ضعف هاي اخلاقي که باعث بروز اين بروز اين رفتار در نظر نگرفتن نياز ديگران مي شود عبارتند ار تنبلي بي ملاحظگي خودخواهي................

سوال ۳۱ و سوال ۳۲ خیلی شبیه به همند. امروز بله سعی میکنم فقط خودم را دیدم و فقط خودمحوری را کنار بگذارم و به خودم میگویم انها هممثل من احساس دارند و اگر در مورد خودم کاری را دوست ندارم اانجام شود در مورد کسی انجام ندهم در واقع معتقدم انچه را انجام میدهم به سوی خودم جذب میکنم!امروز دیگر نمیتونم نادانی یامعتاد بودن را دلیلی برای رفتارهایم بیاورم از اشنایی با انجمن دقیقا در برابر اعمالم مسوولم

زیر بنای در نظر نگرفتن دیگران خود خواهی و خود محوری است . وقتی از دیگران تو قع دارم دیگران را در نظر نمی گیرم به دیگران بی تفاوت و دیگران نسبت به من بی تفاوت می شوند رابطه ها قطع و تیره و تار میشود من هر زمان به نیاز های خودم توجه کنم و از دریچه خواسته هایم  به نیاز آنها نگاه  کنم نمیتوانم از خودرضایت درون داشته باشم  و این یعنی خود خواهی و خود محوری ...



 

با سلام ارمان ومعتادم هستم.بله در نطر ميگيرم اما اين در نطر گرفتن  به اين بستگي داره که ايا سودي براي من دارد يا خير.چون ادم خودخواه و سواستفاده گري هستم هميشه چيزهاي خوبو اول برا خودم ميخام بعد براي ديگرانو با اين کارم ديگرانو از خودم ميرنجوندم و انها از من دوري ميکردن.

خیر
گاهی برآورده کردن نیاز دیگران به صورت افراط وتفریط در می آمد باید سعی کنم بدون افراط وتفریط اولویت بندگی کنم اول نیاز خود و خانواده بعد فامیل و دوستان و بعد نیاز اطرافیان ؛یادمان باشد که برای خوب بودن برای محبت کردن برای عشق ورزیدن خودم و خانواده در راس قرار دارد (کسی می تواند به دیگران رحم کند که به خودش رحم کرده باشد )برآورده کردن نیاز دیگران و ایثار کردن باعث می شود که روابط بهتری با دیگران برقرار کنم .

 

من از همان دوران کودکی هیولایی در فکرم ساخته شد، با نام دیگران که کاملاً روی روابط و افکار و نیازها و عواطف و احساساتم تسلط داشتند و بنابر سفارش والدینم باید دیگران را احترام میگذاشتم و به آنها نه نمیگفتم، چون اگر نه میگفتم، نه میآوردم و این اصلاً درست نبود و تا جایی دیگران را برای مهم و با اهمیت جلوه دادند که نیازها و احساسات خودم را رها کرده و به انها توجه داشتم و مانند بردگان در راستای دیگران قرار میگرفتم و این دیگران چنان توقع و انتظاراتی از من داشتند و من هم مجبور بودم که این نیازها و خواسته ها را انجام دهم و رعایت حال دیگران بزرگترین وابستگی و هموابستگی مزمن در من شد و من طبق سفارش پدر و مادرم به آنها بیش از نیازهای خودم باید توجه میکردم. در اصل من برده دیگران شده بودم و از همان کودکی هرکسی من را صدا میکرد فوراً بازیم را قطع میکردم و برای برآورده شدن نیاز آنها بیگاری میکردم. حتی آنها بچه خودشان را به پشتم میبستند و هرجایی میرفتند، منهم مانند نوکرانشان بار یا کودکانشان را بارکشی میکردم. در نهایت خودم و احساساتم را گم کردم و گمگشتگی پیدا کردم و وقتی بزرگتر شدم، اگر یکی از اقوام همسایه مان میمرد منهم لباس سیاه میپوشیدم و آنقدر دچار توهم شده بودم که نیاز دیگران برایم مهمترین اعمالی بود که فکر میکردم من وظیفه دارم در حدمت آنها باشم. وقتی وارد برنامه شدم، دیگران را کاملاً کنار گذاشتم و از یک هموابستگی و بت پرستی که دیگران بودند نجات پیدا کردم.
 

32-نیاز،همون احتیاج ویاکمبودی است که به نوعی باابعادوجودی انسان همچون روح روان جسم واحساس درارتباط است.اول باید دیدنیازهای دیگران چی میتونه باشه:نیازبه توجه دوست داشته شدن به همدلی وهمدردی وگوش دادن به حرفاشون درنظرگرفتن احساساتشون تشویق کردن واحترام گذاشتن بهشون نیازهای مالی شون ویا.....نادیده گرفتن نیازهای دیگران بیانگرخودخواهی وخودمحوری ماست واینکه فقط دیگران باید نیازهای مارو درنظربگیرن دقیقا درآعوش مرض بودن است درحدامکان وداشتن توان مالی روحی وجسمی بایدبه نیازهای دیگران مثل امنیت آسایش بیان ایده وعقیده و سلامتی واحساس توجه کنیم درنظرگرفتن نیاز دیگران یعنی ازپشت دیوار انکارخارج شدن واحترام به خودوداشتن آرامش وفروتنی ودرمسیربهبودی موندن وازخودمهربونی وگذشت نشون دادن تابادیگران علاوه برصلح ودوستی وزندگی مسالمت آمیزازنظرعاطفی هم ارتباط برقرارکنیم.درنظرگرفتن نیازهای دیگران همان اصل کلی وروحانی برنامه است اما اگربامرضمان زندگی کنیم نیاز دیگران راهیچوقت درنظرنخواهیم گرفت?