آیا تمایل به انجام رهنمود های راهنمایم دارم؟

بله کاملا خود را آماده به اجرا گذاشتن رهنمودهای او میکنم زیرا من بیمارو تسلیمم کم کم بیشتر انجام میدهم

بله - جون راهنما گرفتن و راهنما شدن یکی از اصول این انجمن است انجه را که راهنما به عنوان رهنمود به منی ارایه می دهید تجربه شخصی اومی باشد اگر اعتماد دارم و من هم طالب ان باشم حتما از ان استفاده خواهم کرد پیش از این راهکار او را هر چند که بر خلاف میلیم بود و نتیجه مثبتی می گرفتم .

راهنما یک معتاد در حال بهبودی است که از تجربه اش استفاده میکنم.راهنمای من بهبودی من نیست.راهنمای من در بهبودی میتواند به من کمک کند به شرطیکه اصول روحانی تسلیم و صداقت و روشن بینی و ..... را انجام دهم.بله پاسخم مثبت است من در برابر حرفهای راهنمایم تا زمانیکه در چارچوب بهبودی باشد تسلیم هستم

تمایل یعنی یک نیروی درونی که همراه عملکرد است...

در پاسخ این سوال باید بگویم:

بله تمایل به انجام رهنمودهای راهنمایم دارم چرا که راهنمایم جاده بهبودی را قبل از من طی کرده و راه بلداین مسیر است ومن تجربه اوراچراغ مسیر راه خود میدانم وبا تمایل به رهنمود های او عمل میکنم...  

بله.راهنما فردي که ميتونه تو اين مسير کمک خيلي خوبي باشه در کل تو اين مسير بايد راهنما داشته باشي تا بهت نشون  بده که تو مسير هستي يا نه.لازمه کارکرد قدم دست از غرور و خودمحوري برداشتن و با تمايل نشون ميديم چقد تسليم برنامه و اصول هستيم
 

 
ش- بله به دلیل اینکه ازابتدای ورودم به برنامه هرروز گفته میشد: کسانی که به طور مرتب درجلسات شرکت میکنند پاک میمانند. من همانطور که به آب و غذا و اکسیژن نیاز حیاتی برای زنده ماندن دارم به جلسه هم برای زنده ماندن و نیاز دارم. من در اثر مصرف موادمخدر از کسوت انسانهای معمولی در آمده مانند ماهی نیاز به فضایی خاص مانند آکواریوم دارم و جلسات همان آکواریوم من است و ماهی بدون آب و آکواریم خواهد مُرد و من هم بدون جلسات از بین خواهم رفت. به همین دلیل است که در پایان جلسات در فرمت گرداننده هم خوانده میشود: باز هم در جلسات شرکت کنید چون برایتان کار خواهد کرد و الان با حدود 17 سال باز هم جلسه میروم و قدم کار میکنم و انتقال میدهم.

بله راهنمای من میگوید جلسه برو میروم میگوید کارد قدم رو شل نگیر من سلولی کار میکنم میگوید تجربه بگیر میگیرم در حال خرابی هایی که میکشم سنگ صبورم میشود و باید یاد بگیرم در مسائل مهم با کله خودم جلو نروم و با راهنما در تماس باشم و از او راهنمایی بگیرم ولی کاملا تمایل دارم به حرفهای راهنمایم گوش کنم

58--تمایل یعنی خواست ومیل درونی همراه باآگاهی وعملکرد.تمایل بدون اقدام وعمل یعنی رویا وتوهم.بله یکی ازمهمترین ضروریات وبایدهای زندگی من برای اینکه پاک بمانم ودرمسیر تغییر وبهبودی حرکتی رو به جلو داشته باشم ودرپروسه تسلیم بمانم ودریچه افکارم بسته نشودهمین گوش دل دادن وانجام رهنمودهای راهنمایم میباشد.راهنمایم که یک دوست خوب بهبودیست واین مسیر روحانی روجلوتر ازمن طی کرده تجربه گرانبهای دردهایی راکه کشیده وتجربه بهبودیش راخالصانه وبدون هیچ چشمداشتی در اختیار من قرار میدهد تا در چرخه بهبودی درحرکت باشم.اما زمانی که احساس دانایی وتوانایی ولذت طلبی بمن دست میدهدوحس میکنم خودم میدونم وخودم میتونم تماسم با راهنمام کمترشده واگر تماسی هم داشته باشم ازسررفع تکلیف وگول زدن خودم است واین یعنی بازهم بابیماری ومرض زندگی کردن?