چه چیزهایی را باور دارم؟

به چیزی که درون ماست و قابل رویت نیست نیرویی که تا به حال برای من شر نخواسته و این من بودم که بارفتارم منتهی به شر و نیستی شدم ایمان بهاینکه روزی به جایگاه اصلی خود می رسم اینان به یک نیروی برتری که هر چقد ر قلب من وسعت پیدا کند او هم وسعت خواهد یافت من حجم و گنجایش کمی دارد باید وسیع گردم ایمان به قدرت و انژری که برای من نامحدود است فرایند ایمان اوری و بهبودی یک سفر بی پایان است یک مسیر است نه مقصد باز خواهد گشت ایمان به اصول برنامه ایمان دارم که همه چیز رلا نمی دانم ایمان دارم که بیماری فعال من کشنده درمان ناپذیر و پیشرونده است و کنترلی ندارد ایمان به مشورت کردن دارم و خیلی چیزهای دیگر .

من راهنمایم را باور دارم
برنامه بهبودی را، انسانهای نیک را، و مهمتر از همه خداوند را باور دارم اما کله بیمار من بیشتر اوقات به خودم تکیه میکند و من فراموش میکنم که خدایی هست که قبل از من دنیا را اداره میکرده است و بعد از من هم دنیا اداره خواهد شد و خدا انقدر رزاق است که حتی پرندگان و درختان را روزی میدهد اما من باز هم با دیدن اینها حرص و جوش خودم را میخورم

در گذشته باور داشتم .ولی به فکر خودم وکسی را باور نداشتم .باور داشتم که من می دانم ومی توانم دیگران اشتباه می کنند .و خود محور کامل بودم ...... اما امروز به انجمن باور دارم به دوستان بهبودی باور دارم به تغییرات و افکار مثبت باور دارم ،به برطرف شدن نواقصم باورم دارم . از """همه مهمتر به خداوند و نیروی برتر و راهنمایم باور دارم ""آموختم در مقابل باور های خوب مقاومت نکنم موانع باورهایمان را کنار بزنم و احساساتم را برای باور های بیشتر به کار ببرم ،باورم این است که نیروی برترم "خدا"به اندازه وسعت افکارم بزرگ وتوانا است ،

ایمان به این که نیرویی برتر از خودم در انجمن وجود دارد، ایمان به این که قدم ها برایم کار

میکند ،ایمان به راهنمایم ،ایمان به  بعضی از دوستان بهبودی، ایمان به جلسات ،ایمان به

برگشتن سلامت عقل، ایمان  به فراینده بهبودی ،ایمان به اصول انجمن، ایمان به این که

روزی به جایگاه اصلی خود میرسم ،ایمان به این که بهبودی یک سفر بی انتهاست...
    

با سلام علیرضا معتاد من به نیروی برترم باور دارم و میدانم اگر دربرنامه بمانم از وجود نامحدود میخاهم استفاده کنم من به دوستان بهبودی جلسه کارکرد قدم باور دارم من بیماری اعتیادم باور دارم که کشنده و ناعلاج هست

16--باوردارم که نیروی برترم همیشه وهمه جا مراقب منه وبمن کمک میکنه که مثل یک انسان زندگی کنم بدون خسارت زدن وخسارت خوردن واینکه بدون میل واشتیاق به مصرف موادمخدرهم میتوان خوب زندگی کرد واینکه بامصرف هرچیز خارجی که منو ازحالت طبیعی خارج کنه مشکل دارم وبه تنهایی محکوم به فناهستم به دست از تنبلی برداشتن واقدام وعمل داشتن وباوربه اصول روحانی نهفته در12قدم واینکه اگراین اصول رو رعایت کنم به اون روحانیتی که برنامه میگه میرسم واینکه درکارهایم باید مشورت کرده وبرنامه ریزی داشته باشم صادقانه خدمت کنم فروتن بودن وصبوری کردن به زندگی فقط برای امروز به روند ایمان آوری وبرگشت سلامت عقلم واینکه دنبال کنترل قضاوت وسرزنش دیگران نباشم به رعایت قوانین واصول جامعه انجام کارهای خیروعام المنفعه به دعا ومراقبه رعایت و احترام راهنما وگمنامی درجامعه واینکه بااصول روحانی و12قدم و12سنت نمیشودشوخی کرد واینکه امنیت جلسات ودوستان همدردم راباید حفظ کنم ودرآخر من هیچگونه بهانه ای برای مصرف مجدد موادمخدرندارم?