2014-07-14، 11:03
نـه تو می مانی و نــه اندوهو نه هیچیک از مردم این آبادیبه حباب نگران لب یک رود قسمو به کوتاهی آن لحظه شادیکه گذشت ، غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطــــره ایخواهد ماند . لحظه ها عریانندبه تن لحظه خود ، جامه اندوهمپوشـــــــــان هـرگز
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم