1_باکارکردن قدمهاتوانایی روزافزونی پیداکرده ام،روندایمان آوریم روزبه روز قویترشدتااعتمادبه نیروی برتررایاد گرفتم،نسبت به تمام هستی وکائنات احساس همدلی وعشق پیداکرده ام دیگرمنزوی نیستم وازتنهایی هم بیرون آمده ام،حالافقط ترازخودم رامیگیرم، دست ازخودآزاری وجنگیدن باخودم ودیگران ودنیای پیرامونم برداشته ام، حالا چیزی ویاکاری که درست است را آنقدرانجام میدهم تاتأثیروجاذبه اش را روی دیگران ببینم به این میگم عملکرد، باتمرین اصول روحانی قدمها کمک میکنم که انسانیت درونم رابه نمایش بگذارم، امروزه نیازهایم را بابرنامه ریزی وهدف گذاری کردن ودرنظرگرفتن توانایی وامکاناتم وبامشورت واقدام وعمل برطرف میکنم،حالابه این درک وآگاهی رسیده ام که دیگرنبایداسیرو دربند وابستگی هایم باشم،وبه این باور رسیده ام که من دیگرنمیتوانم موادمصرف کنم، من درتسلیم به آزادی ورهایی میرسم،من هرچقدرازروی نواقصم عمل کنم ترسهایم بیشترخواهدشد.
فقط برای امروز،کارکردن این قدمها مرا بسمت یک بیداری روحانی سوق داده است،توجه وعلاقه خاصی بخودم ودیگران پیداکرده ام ودرتمام مراحل زندگی شرکتی فعالانه وتوأم بامشورت دارم وخوشحالم که زندگی جدیدی بر پایه اصول روحانی مانند:صداقت، روشن بینی،تمایل،تسلیم،پذیرش،صبر،فروتنی، شهامت،ایمان واعتمادشروع کرده ام وبا یاری اصول روحانی وکارکردقدمهاحامل پیام عشق وامیدورهایی شده ام.
درکم از زندگی وبهبودی عمیقترشده است وباکارکردن این قدمهارشدوتغییرات خوبی پیداکرده ام واینک باصداقت وآرامش زندگی میکنم.
تجربه کلی من ازکارکرداین قدمهااین است که نگذارم اندیشه هایم مسموم شوند ودست از خودمحوری بردارم وتا میتوانم درمسیرالهی قدم بردارم تاخودم هم الهی شوم.
برای دیگران دعاکنم وآرزویم این است که ابزاری باشم در دست خداوندتاخواسته های نیروی برترم رابراراده خودم ارجح بدانم ودرکل سعی کنم به یک تعادل نسبی برسم ودرلحظه وفقط برای امروز زندگی کنم.
دیگربخاطرگذشته وآینده امروزم را خراب نمیکنم.?