2018-12-16، 01:56
در گذشته من با تمام این نواقص زندگی کردم وفکر می کردم خوشبخت ترینم و اینها رانقص نمی دانستم وبهترین خصلت می دانستم اما امروز که به یک آگاهی نسبی رسیدم فهمیدم وجود این نواقص باعث میشود زندگیم غیرقابل کنترل و اداره شود وقتی خشم باشد من آرامشی ندارم ودائم در جنگ و جدلم وقتی ترس باشد ایمانم ضعیف است وهرچقدر احساس گناه کنم نمی توانم خودم را دوست داشته باشم وخودم را نمی بخشم وسواس فکری هم روح و روانم را می جود و ازبینم می برد اضطراب ودلشوره تمام جسم و روحم را از بین می برد هر کدام از این خصلت ها زندگی خودم و اطرافیانم را فلج میکند و ارامشی برایمان نمی گذارد با فعال شدن هر نقصم دیگری هم فعال می شود وقتی بیمارم را کنترل کنم اضطاب می گیرم منفی بافی می کنم برای خودم در ذهنم سناریوئ میسازم و به دنلاب آن میروم ورنجش میگیرم از بیمارم ومنفی بافی می کنم بعد که موضوع برایم روشن میشود میفهمم چقدر اشتباه کردم و چطور این بیماری من را زمین زده و پشیمانی دیگر برایم فایده ندارد