برای بسیاری از ما این سوالات مطرح شده است: هم وابستگی چیست؟ آیا من هم وابسته هستم؟ ما قبل از آنکه تصمیم بگیریم، نیاز به تعاریفی دقیق و معیارهایی برای تشخیص هم وابستگی داریم. هم وابستگان گمنام، همانطور که در سنت هشتم آمده، انجمنی غیر حرفه ای است. ما هیچ گونه تعریف یا معیار تشخیصی برای هم وابستگی ارائه نمی دهیم. با احترام این وظیفه را به متخصصان روانشناسی و روانپزشک محول می کنیم، آنچه بر اساس تجربه مان پیشنهاد می کنیم، الگوهای رفتاری و نگرش های خاصی است که گذشته هم وابسته گانه ما را توصیف می کند.
ما باور داریم که بهبودی از خودشناسی صادقانه شروع میشود . ما آماده ایم تا ناتوانی خود را در حفظ روابط سالم و سازنده با خود و دیگران بپذیریم. ما در میابیم که علت این ناتوانی، در الگوهای مخربی نهفته است که سالها در زندگیمان جریان داشته اند. این الگوها به چهار گروه عمده تقسیم می شوند. انکار، اعتماد به نفس کم، تسلیم و کنترل.
-الگوهای انکاری:
من به سختی احساساتم را تشخیص می دهم. من احساس حقیقی خود را انکار میکنم. تغییر می دهم یا دست کم می گیرم. من فردی کاملا غیر خودخواه هستم و خود را وقف رضایت دیگران میکنم.
-الگوهای با اعتماد به نفس کم:
من در تصمیم گیری مشکل دارم. من به تندی آنچه را که فکر میکنم، میگویم یا انجام می دهم را قضاوت میکنم. چرا که افکار، گفته ها یا اعمال من هرگز خوب نیستند. من از دریافت هدیه ، تعریف و تحسین خجالت زده می شوم. من از دیگران درخواست نمیکنم که به خواسته ها و نیازهای من توجه کنند. من به تایید افکار، احساسات و رفتارم از سوی دیگران بیشتر از تایید آن از سوی خودم بها می دهم. من خود را انسان با ارزش و دوست داشتنی نمی دانم.
-الگوهای تسلیم:
عقاید و ارزشهای خود را نادیده می گیرم تا دیگران عصبانی نشوند و مرا طرد نکنند. من نسبت به ااحساسات دیگران بسیار حساس هستم و آنها هر احساسی داشته باشند آن حس به من منتقل می شود. من بسیار وفادارم حتی در موقعیتهای آسیب زننده به مدت طولانی باقی می مانم. من اغلب می ترسم عقاید و احساسات متفاوت خود را بیان کنم.من علایق و سرگرمی های خود را کنار گذاشته و تسلیم خواست دیگران می شوم. وقتی عشق می خوام پذیرای سکس می شوم.
-الگوهای کنترل:
من باور دارم که بسیاری از افراد قادر به مراقبت از خود نیستند. من تلاش میکنم دیگران را قانع کنم که باید به چه فکر کنند و باید چه احساسی داشته باشند. وقتی دیگران به من اجازه نمی دهند به ایشان کمک کنم، ناراحت می شوم. من آزادانه و بدون اینکه از من درخواست شود دیگران را نصیحت و ولخرجی میکنم. من از سکس برای گرفتن تایید و پذیرفته شدن استفاده میکنم.دیگران باید به من نیاز داشته باشند تا با آنها رابطه برقرار کنم.
بعد از کامل کردن این چک لیست به شما پیشنهاد میکنیم برای چند هفته دیگر به شرکت در جلسات کدا ادامه دهید. در انجمن به دنبال افرادی باشید که باور دارید می توانید به آنها اعتماد کنید و در مورد پاسخ های خود به این چک لیست با آنها صحبت کنید. اگر آماده اید تا آنچه را که هستید (در واقع خودتان به عنوان یک هموابسته) را بپذیرید.یعنی شما آماده شروع دوازده قدم برای بهبودی بوده و می توانید به دنبال یک راهنما باشید تا در طی این مسیر از راهنمایی او بهره جویید.

هم وابستگی هم مثل اعتیاد یه بیماریه با همون وسعت و دامنه . شاید فک کنید بیماری هم وابستگی فقط مربوط میشه به زمانی که به یکی وابسته بشیم یا یکی به ما وابسته بشه. مثل مصرف که من فک میکردم بزرگترین مشکل منه ولی بعد از ورود به انجمن متوجه شدم که مصرف در واقعا حادترین شکل بروز بیماری منه و فقط یکی از هزاران شاخه بیماریه. شاید اصلا بتونم بگم بیماری اعتیاد و هم وابستگی اصلا تفاوتی با هم ندارن فقط تمرکز هرکدوم روی یه بخش خاص از بیماری بیشتره و مشارکتها هم حول همون بخش خاصه توی جلسات.

من گاهی فک میکنم که ریشه اصلی بیماری من همین جریان وابستگیه و هم وابستگیه چون بیشتر مطالبی که ملودی بیتی توی کتاباش اشاره میکنه با حال و روز من کاملا جوره و فک میکنم همین چیزا باعث شد که به سمت مصرف برم...

مشکلات وابسته هادر روابط
احساس رنجش: این افراد از آن جایی که به دیگران وابسته هستندُاز دیگران توقع زیادی دارند و به راحتی از آن ها دلخور می شوند اما از ترس آزردگی دیگران آن را ابراز نمی کنند

بی اطمینانی به خود: این افراد فاقد اعتماد و اطمینان به خود هستند و اغلب خود را برای انجام دادن وظایف و امور شخصی توانمند و با کفایت نمی دانند.

انفعال: افراد وابسته از ترس آزردن دیگران و طرد شدن از سوی آنانُاغلب واکنشی عمل می کنند و کم تر خودانگیخته هستند به عبارتی طوری رفتار می کنند که به مذاق دیگران خوش بیاید.

ترس از ابراز احساسات مثبت یا منفی: این بیماران در ابراز احساسات مثبت و منفی مشکل دارند چون از ترس رتجاندن دیگران سعی می کنند احساسات خود را فرو خورده و ان ها را ابراز کنند.

تحمل وضعیت نامناسب: این افراد ممکن است همسری بدرفتارُبی وفا یا الکلی را برای سال ها تحمل کنند زیرا از تنهایی می ترسند.

مشکل در عملکرد شغلی: کارکردهای شغلی این افراد اغلب مختل است به طوری که نمی توانند مستقلانه و بدون کنترل دقیق دیگری کارهای خود را انجام دهند و اغلب با تایید همکاران یا کارفرمای خود نیازمندند.

ویژگی های وابستگی:
سرپرستی
1-در قبال دیگران احساس مسولیت می کنند.آنان احساسات ،افکار،اعمال ،خواسته ها ،نیازها،سلامتی و سرنوشت غایی خود را صرف دیگران می کنند.
2-در زمانی که دیگران دچار مشکل می شوند ،احساس تآسف و گناه و نگرانی وجودشان را فرامی گیرد.
3-خوذ را بابت همه چیز ملاکت می کنند.
4-از تمامی اعمال خود (از جمله نحوه تفکر و احساس و نگرش و عمل و رفتار )انتقاد می کنند.
5-وقتی سرزنش یا انتقاد می شوند ،به شدت آزرده و عصبانی دارای حالت تهاجمی و حق به جانب می شوند.
6-از پذیرش هر گونه تحسین و هدیه امتناع می کنند.
7-تحسین نشدن و هدیه نگرفتن آنان را غمگین می کند.
8-احساس می کنند با همه تفاوت دارند.
9-تصور می کنند به اندازه کافی خوب نیستند.
10-وقتی برای کارهای غیر ضروری و تفریحی پول خرج می کنند ،احساس گناه آزارشان می دهد.
11-از مورد پسند واقع نشدن هراس دارند.
12-خود را قربانی سواستفادهای عاطفی ،جسمی،جنسی،اهمال و اعتیاد می کنند.
13-احساس می کنند طعمه شده اند.
14-به خود می گویند هیچ کاری را به ردستی نمی تواننند انجام دهند.
15-از ارتکاب اشتباه می هراسند.
16-درمانده اند که چرا تصمیم گیری تا این اندازه برایشان ناگوار است.
17-از خودشان توقع دارند همه ی کارها را به نحوه احسن انجام دهند.
18-در شگفتند که چرا هیچ کاری را به نحوه احسن انججام نمیی دهند.
19-انبوهی از "بایدها" را در ذهن خود تلنبار می کنند.
20-عمیقا احساس گناه می کنند.
21-از هویت خود احساس شرم می کنند.
22-تصور می کنند زندگیشان ارزش ادامه ندارد.
23در عوض ممی کوشند به دیگران کمک کننند تا آنان بتوتنند به زندگیشان ادامه دهند.
24-بر اثر کمک به دیگران احساس خود بزرگ بینی کاذب می کنند.
25-از ممشکلات و شکست دیگران بشدت دچار خود کم بینی و شرمساری و غیره می شوند.
26-آرزو می کنند برایشان اتفاقات خوب رخ دهد.
27-معتقذنذ هرگز اتفاقات خوب برای آنان اتفاق نمی اافتد.
28-معتقدند استحقاق خوشبختی و پیشامدهای خوب را ندارند.
29-آرزو می کنند مردم دوستشان بدارند.
30-معتقدند امکان ندارد دیگران بتوانند ایشان را دوست بدارند.
31-ممی کوشند ثابت کنند که برای دیگران مفیدند.
32-محتاج بودن را می پذیرند.
ادامه دارد.....

ادامه ویژگی های وابستگی:
سرکوبی
1-بسیاری از افکار و احساسات خود را به دلیل ترس و بدون هیچگونه آگاهی تحمیل می کنند.
2- از حفظ هویت واقعی خویش در هراسند.
3-به نظر محکم و مسلط می آیند.

ادامه ویژگی های وابستگی:
وسواس
1-در خصوص مشکلات و مردم دچار هیجان می شوند.
2-نگران پیش پا افتاده ترین مسایل می شوند.
3-درباره ی دیگران زیاد حرف می زنند و زیاد فکر می کنند.
4-مردم را زیر نظر می گیرند.
5-سعی می کنند مردم را در حین ارتکاب و رفتار نادرست غافلگیر کنند.
6-بابت ممشکلات دیگران دچار بی خوابی می شوند.
7-از حرف نزدن و فکر نکردن درباره ی مشکلات دیگران و نگران نبودن بابت آنان عاجزند.
8-از کارهای روز مره دست می کشند زیرا فکرشان درگیر کسی یا چیزی است.
9-همه ی نیروی خود را صرف مردم و مشکلات آنان می کنند.
10-تعجب می کنند که چرا هیچ وقت نیرو نذارند.

ادامه....
کنترل کردن
1-با وقایع و مردمی زندگی کرده اند که خارج از اختیار آنان بوده است.
2-می ترسند به دیگران مجال دهند که خودشان باشند
3-از کوره در رفتن خود را نمی بینند یا به آنان توجه نمی کنند.
4-خیال می کنند بهتر از بقیه می دانند که چگونه مسایل خود را حل وفصل ککنند.
5-سعی می کنند وقایع و مردم را از طریق احساس درماندگی ،گناه تهدید،ارایه طریق،زور تعزیه گردانی ،یا سلطه جویی تحت کنترل بگیرند.
6-بالاخره یا در این تلاش شکست می خورند یا خشم مردم را برمی انگیزند.
7-کلافه و عصبانی می شوند.
8-احساس می کنند رویدادها و مردم بر آنان کنترل دارند.

ادامه ....
انکار
1-مشکلات را نادیده می گیرند و یا وانمود می کنند اصلا وجود ندارند.
2-وانمود می کنند که اوضاع با همه وخامتش آن قدرها هم بد نیست.
3-به خودشان نوید فردایی بهتر می دهند.
4-خود را سرگرم می کنند تا درباره ی چیزی نیندیشند.
5-گیج می شوند.
6-افسرده یا بیمار می شوند.
7-به بیماری فزونکاری (اعتیاد به کار )مبتلا می شوند.
8-به پزشک مراجعه می کنند وو قرص اعصاب می گیرند.
9-ولخرجی می کنند.
10-پر خوری می کنند.
11-وانممود می کنند همه چیز روبراه است.
12-دروغ ها را باور می کنند.
13-صبر می کنند تا مشکلات وخیمتر شوند.
14-به خودشان دروغ می گویند.
15-تعجب می کنند چرا تا به حال دیوانه نشده اند.

ویژگی های وابستگی:
1-با خود احساس رضایت و آرامش و شادمانی نمی کنند.
2- خارج از حیطه ی زندگیشان به دنبال خوشبختی می گردند.
3- خود را به هرکسی یا هر چیزی که تصور کنند قادر است موجبات رضایت آنان را فراهم آورد ،آویزان می کنند.
4- اگر کسی یا چیزی راا از دت بدهند که موجب رضایت آنان می شده ،به شدت احساس نا امنی می کننند.
5-احساس می کنند که از پدر و مادر خود عشق و تایید ندیده اند.
6-خودشان را دوست ندارنند.
7- معتقدند دیگران نمی خواهند یا نمی توانند دوستشان بدارنند.
8- به شدت در جستجوی عشق و تایید دیگران هستند.
9-اغلب از افرادی توقع عشق و محبت دارند که قادر به نثار عشق نیستند.
10- معتقدند که مردم هرگز به دادشان نمی رسند.
11- عشق و درد را مترادف هم می دانند.
12- احساس می کنند بیش از آنکه دیگران محتاج آنان باشند ،خود ذمحتاج دیگران اند.
13- می خواهند ثابت کنند که لایق عشق هستند.
14- وقت کافی صرف نمی کنند.
15- نگرانند که آیا مردم ایشان را دوست دارند یا نه.
16- وقت کافی صرف نمی کنند تا بفهمند مردم را دوست دارند یانه.
17- زندگی خود را بر مبنای سخنان مردم بنیان می گذارند.
18- روابط را وسیله ای برای ارضای تمایلات خود می دانند.
19- وقتی عاشق می شوند تمایل خود را به دیگر مسایل زندگی از دست می دهند.
20-نگرانند مبادا مردم آنان را ترک کنند.
21-باور ندارند که از عهده ی امور خود بر می آیند.
22- به روابطی ادامه می دهند که امیدی به آن نیست.
23- بهره کشی را تحمل می کنند.
24- در روابط خود با دیگران ،احساس می کنند به دام افتاده اند.
25- از روابط نابرابر دست می کشند. وروابط جدیدی بر قرار می کنند.
26- قادر به جلب عشق نیستند.

ویژگی های وابستگی
ارتباط سست
1-ملامت می کننند.
2- تهدید ممی کننند.
3- زور می گویند.
4- التماس می کنند.
5- باج می دهند .
6- نظر می دهند.
7- نمی توانند منظورشان را بگویند.
8- اصلا نمی دانند منظورشان چیست.
9- منظورشان انی نیست که می گویند.
10- خود را جدی نمی گیرند.
11- خیال می کننند دیگران آنان را جدی نمی گیرند.
12- خود را بیش از حد جدی می گگیرند.
13- هر چه نیاز دارند و یا می خواهند غیر مستقیم (فرضا با اشاره )مطرح می کنند.
14- در پرداختن به اصل مطلب مشکل دارند.
15- مطمن نیستند اصل مطلب چیست؟
16- حرف هایشان را برای تاثیر مطلوب گذاشتن بر دیگران می سننجند.
17- در این فکرند که برای خوشحالی دیگران باید چه مطلبی را عنوان کنند.
18- در این فکرند که برای تحریک دیگران چه مطالبی عنوان کنند.
19- سعی می کنند و امید دارند چیزی بگویند که از طریق آن دیگران خواسته هایشان را برآورده سازند.
20- کلمه "نه " را از واژه نامه خود حذف می کنند.
21- خیلی حرف می زنند.
22- زیاد دربارهی دیگران حرف می زنند.
23- از حرف زدن در باره خودشان و مشکلاتشان و احساساتشان و افکارشان پرهیز می کنند.
24- می گویند تقصیر دیگری ست.
25- معتقدند عقایدشان مهم نیست.
26- می گویند بی تقصیرند.
27- صبر می کنند تا قبل از بازگو کردن عقایدشان ،نظر مردم را بشنوند.
28- با دروغ و لاپوشی از افراد مورد علاقه ی خود حمایت می کنند.
29- برای حمایت از خود دروغ می گویند.
30- برای احقاق حق خود دچار مشکل ممی شوند.
31- برایشان بسیار مشکل است که عواطف خود را صادقانه و روشن بیان کنند.
32- تصور ممی کنند بیشتر مطالبی که برای گفتن دارنذ بی اهمیت است.
33- خصمانه و بدگمانانه و توهین آمیز صحبت می کنند.
34- برای آنکه موجب نناراحتی مردم شده اند از آنان عذرخواهی می کننند.