|
|
|
مشاعره ( با حرف آخر شعرم , شعر بنویس ..............)
|
|
2014-09-27، 11:28
از لطف تو هیچ بنده نومید نشد
مقبول تو جز مقبل جاوید نشد مهرت بکدام ذره پیوست دمی کان ذره به از هزار خورشید نشد ابوسعید ابوالخیر
"اندکی صبر سحر نزدیک است"
سپاس شده توسط: NASIB ، sadaf ، mohsen..yazd ، رسول ، tiyam
2014-09-30، 03:30
دنیا که از او دل اسیران ریش است
پامال غمش، توانگر و درویش است نیشش، همه جانگزاتر از شربت مرگ نوشش، چو نکو نگه کنی، هم نیش است
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل
سپاس شده توسط: sadaf ، mohsen..yazd ، رسول
2014-09-30، 04:48
تمام روز نگاه من به چشمهای زندگیم حیره گشته بود به آن دو چشم مضطرب ترسان که از نگاه ثابت من می گریختند تمام روز در آیینه گریه می کردم بهار پنجره ام به وهم سبز درختان نمی گنجید
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم
سپاس شده توسط: mohsen..yazd ، mohammad ، NASIB ، رسول ، tiyam
2014-09-30، 05:26
دیری ست که ما معتکف دیر مغانیم
رندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم... چون کاسه شکستیم نه پر ماند و نه خالی بی‌کیسه‌ی بازار چه سود و چه زیانیم... پروانه‌ای از شعله ما داغ ندارد هر چند که چون شمع سراپای زبانیم هشیار شود هر که در این میکده مست است اما دگرانند چنین ، ما نه چنانیم ما گوشه نشینان خرابات الستیم تا بوی میی هست در این میکده مستیم
"اندکی صبر سحر نزدیک است"
2014-09-30، 06:48
مرا سر نهان گر شود زير سنگ ...
از ان به كه نامم بر آيد به ننگ .... به نام نكو گر بميرم رواست ... مرا نام بايد كه تن مرگ راست ... خدا را دوست دارم .... *********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....
2014-10-06، 01:15
تا توانی دفع غم از خاطری غمناك كن
در جهان گریاندن آسان است اشكی پاك كن
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست
2014-10-08، 10:45
ناگــشته من از بند تــو آزاد بجستی
نا کـــرده مــرا وصل تــو خشنود برفتی آهنگ بـــه جان مـــن دلسوخته کــردی چــون در دل مــن عشق بیفــزود برفتــی
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل
سپاس شده توسط: mohsen..yazd ، Arghavan ، رسول ، NASIB ، tiyam
یارب به خدایی خداییت
وانگه به کمال پادشاییت از عشق به غایتی رسانم کو ماند اگر چه من نمانم
2014-10-09، 07:13
مردن و خاکی شدن بهتر که بی تو زیستن
سوختن خوشتر بسی کز روی تو گردم جدا خود ندارد بی‌رخ تو زندگانی قیمتی زندگانی بی‌رخ تو مرگ باشد با عنا
"اندکی صبر سحر نزدیک است"
2014-10-15، 07:55
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش دلبر تو جاودان بر در دل حاضر است روزن دل برگشا حاضر و هشيار باش نيست کس آگه که يار کی بنمايد جمال ليک تو باری به نقد ساخته ی کار باش لشگر خواب آورند بر دل و جانت شکست شب همه شب همدم ديده ی بيدار باش گر دل و جان تو را دُر بقا آرزوست دم مزن و در فنا همدم عطار باش
"اندکی صبر سحر نزدیک است"
سپاس شده توسط: tiyam
|
|
|
| موضوع‌های مشابه… | |||||
| موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
| مشاعره | Atlas | 64 | 24,868 |
2015-02-21، 09:58 آخرین ارسال: mohammad |
|
.png?dateline=1408033964){kind=small}
