حقیقت نه با شنا کردن ،

بلکه با غرق شدن کشف می شود.

شنا کردن حادثه ای است که در سطح اتفاق 

می افتد،

غرق شدن تو را به اعماق بی انتها می برد

ما پیام را به تنهایی نمیرسانیم بلکه پیامرسانی همیشه بصورت جمعی انجام میپذیرد اما هر کدام در اجتماع و در خانوادمان میتوانیم پیامرسان و الگوی خوبی با عملکرد خود باشیم

طرز تهیه بهبودی برای یک نفر

موادلازم:.

تمایل به قطع مصرف به میزان لازم

جلسه :
۹۰روز، ۹۰جلسه،۹۰ دقیقهراهنمای موفق :
۱عدددست نیاز :
۲عددقدم وسنت:
هرکدام ۱۲عددمشارکت صادقانه:
به مقدار لازمصندلی چسب دار :
۱ عددابرهای صورتی:
۱ آسمان( نکات لازم :
لطفأ مواد تهیه شده را از دسترس بیماری دور نگهدارید )طرز تهیه :ابتدا جلسات و راهنما را مخلوط کرده و در ظرف صداقت تفت میدهیمدر این مرحله با فیلتر "راهنما" ناخالصی ها را جدا کرده و کاملأ آنهارا با کفگیر "صبر" از مخلوط جدا میکنیمسپس" قدمها و سنت ها"را در ظرف "دانش" ریخته و" مشارکت صادقانه" را به آن اضافه کرده و با حرارت ملایم" تجربه" تفت میدهیمتا به رنگ، رنگین کمان در آیدسپس "اصول روحانی" و "دست نیاز" را در ظرف" ثبات قدم" ریخته و مخلوط را مدام هم میزنیم تا ته نگیردبعداز مدتی سس "خدمت" را به آن اضافه میکنیم تا مخلوطمان لعاب "جاذبه" بیندازدبعد از این مرحله هرسه مخلوط را در ظرف "بیداری روحانی" ریخته و با حرارت ملایم و دلپذیر" آرامش" تفت میدهیمخواهیم دید که "بهبودی" به دست آمده چقدر لذیذ وگوارا است 
و برای صرف آن صندلی چسب دار را بر فراز ابرهای صورتی نهاده و مشغول نوش جان کردن میشویم

روزی با دوستم از کنار دکه روزنامه فروشی. رد می شدیم
دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از مرد روزنامه فروش تشکر کرد اما آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد!
همانطور که دور میشدیم به دوستم گفتم:"چه مرد عبوس و ترشرویی بود"
دوستم گفت او همیشه این طور است!
پرسیدم پس چرا تو به او احترام می گذاری؟!
دوستم با تعجب گفت"چراباید به او اجازه دهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟!

مأموریت انسان در زندگی،تغییر دادن جهان نیست.انسان مأمور تغییر خویشتن است.تو فرصتی برای دنیا هستیقرار نیست کسی را تکرار کنی!

"به خاطر بسپار"- زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است.زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود.لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی ..- باد با چراغ خاموش کاری ندارد ؛ اگر در سختی هستی بدان که روشنی..- ما فقط برای یک بار جوان هستیم ؛ولی با یک تفکر غلط می توانیم برای همیشه نابالغ بمانیم ..- و در آخر :نمی توانیم پیش آمدن لحظات دشوار زندگی را متوقف کنیم؛ اما میتوانیم تصمیم بگیریم زندگی را کمتر سخت بگیریم

  دیگران برای خوابیدن قصه می گویند؛ما قصه

  خود را میگوییم تا دیگران بیدار شوند.

                            
    

���هرچه بيشترزندگى پاك راباهمه فرازونشيب هايش معجزات ودرگيرى هايش،بن بست هاودرهاى بازش تجرب كنيم،قادرخواهيم بودشفاف تردنياراببينيم وبهترجايگاه خود رادرآن درك كنيم.
پاك زيستن،سفرادامه دارد���

 

? دعای قدم یک ? ‌ خدایا؛‌‌ ‌ اقرار میکنم در مقابل اعتیاد عاجزم ‌ اقرار میکنم هرزمان قصد کنترل ان را دارم زمام امور زندگی از دستم خارج میشود. کمکم کن؛ امروز معنای عجزرا درک کنم. وهرگونه فکری در رابطه با اعتیاد را از من بگیر . ******** امروز به خاطر بیماریم طلب کمک میکنم. افکار اجازه نمیدهند بفهمم تا چه حد عاجزم ???
? دعای قدم دوم ‌? خدایا؛‌ درقلب خود میدانم که فقط تو می توانی سلامت عقل را به من باز گردانی. با فروتنی از تو میخواهم امروز تمام افکار بیمارگونه و رفتار معتاد گونه را از من به زدایی . روحم را شفا بخش وذهنی شفاف به من عطا فرما. ********` خدایا ؛ به من ذهنی پذیرا عطا فرما تا بتوانم به نیروی برتر از خود ایمان بیاورم . به من تواضع و فروتنی عطا فرما وفرصتی که ایمانم را افزایش دهم . بیش از این نمیخواهم دیوانه بمانم???? دعای قدم سوم ‌ ? خدایا ؛ اراده و زندگی ام را به تو میسپارم در بهبودام هدایتم کن. وچگونه زیستن را به من نشان بده. ******** به من ارامش درونی عطافرما واجازه بده جسمم کاملا تابع روحم باشد و میل و خواسته ای جز پیروی از خواست تو انجام اراده ات نداشته باشم . بگذار روح وجسمم را ارامش فرا گیرد . ‌ بگذار جسمم تطهیر شود وبه خلوص برسد،تابتوانم به تمامی اوامرت گردن نهم وهر ان چه از من می خواهی را جسم وروحم???
? دعای قدم چهارم ? خدای بزرگ ؛ این من هستم که زندگی ام را تباه ساخته ام. من این کار را کرده ام.اما قادر به جبران ان نیستم. اشتباهاتم مال من است ومن جستجو ونوشتن ترازنامه اخلاقی وبی باکانه ام را اغاز خواهم کرد . اشتباهاتم را می نویسم??? .
? دعای قدم پنجم? خدایا؛ ترازنامه ام نشانم داد که چه هستم . اما از تو میخواهم کمکم کنی تا نزده تو وفردی دیگر به اشتباهاتم اعتراف کنم. برای برداشتن این قدم به من قوت قلب بده و همراهم باش. چون بدونه برداشتن این قدم نمیتوانم در برنامه بهبودی ام پیش بروم .‌ با کمک تو قادر به انجام ان هستم واین کار را خواهم کرد .???
? دعای قدم ششم? خدای بزرگ ؛ اماده هستم تا کمکم کنی نقایص اخلاقی که سد راه بهبودی ام هستند را از میان بردارم کمکم کن تا هم چنان با خود صادق باشم. و مرا به سمت سلامت ذهنی وروحی هدایت فرما???.
? دعای قدم هفتم? ‌ افریدگارا؛ هم اکنون اماده ام تا بد وخوب وجودم رابه تو بسپارم. از تو میخواهم تمام نقائص اخلاقی ام که سد راه خدمت من به تو و همنوعانم است را از میان برداری. به من قدرتی عطا فرما تا از این قدم بگذرم وبه فرمان تو گردن نهم ???.
? دعای قدم هشتم? ای نیروی برتر؛ از تو میخواهم کمکم کنی تا فهرستی از تمامی کسانی که به انها خسارت زده ام تهیه کنم. مسئولیت اشتباهاتم را به عهده بگیرم و دیگران را ببخشم، همان طور که تو مرا می بخشی . به من تمایلی عطا فرما تا جبران خسارت را اغاز کنم . این را از تو میخواهم .???
? دعای قدم نهم? ای نیروی برتر؛‌ از تو میخواهم به من نگرشی درست در مورد جبران خسارت عطا فرمایی تا مراقب باشم که در این جریان به افراد دیگر صدمه نزنم. ‌ از تو میخواهم هدایتم کنی تا به طور غیر مستقیم جبران خسارت کنم واز همه مهم تر با خویشتنداری و کمک به دیگران و رشد معنوی به جبران خسارت ادامه دهم??? .
? دعای قدم دهم? خدایا؛ از تو یاری میخواهم تا در ادراک و تاثیر گذاری رشد کنم. به تهیه ترازنامه روزانه از خود و جبران خطاهایی که کرده ام ادامه دهم و مسئولیت اعمالم را به عهده بگیرم. همیشه مراقب طرز فکر،رفتارمنفی وخود فریبی خود باشم. همیشه به یاد داشته باشم که به کمک تو نیاز دارم . عشق وشکیبایی با دیگران را دستورالعمل خود قرار دهم . به دعای روزانه ادامه دهم تا بتوانم به تو که نیروی برترمی نزدیک تر شوم ???
? دعای قدم یازدهم? ‌ خدا؛ ‌ نیروی برتری که من درک میکنم .

 

در دزدی بانک دزد فریاد زد:
هیچکس حرکت نکند پول مال دولت است.

بااین حرف همه به آرامی روی زمین دراز کشیدند.
"شیوه تفکر"

وقتی دزدان به مخفیگاهشان رسیدند،دزد جوان که لیسانس اداره کردن تجارت داشت به دزد پیرکه شش کلاس سواد داشت گفت:بیاپولها را بشماریم.
دزد پیرگفت:وقت زیادی میبرد،امشب تلویزیون مبلغ را اعلام میکند.
"تجربه"بعداز رفتن دزدها مدیر بانک به ریسش گفت فورا به پلیس اطلاع میدهم ولی ریس گفت صبرکن تا خودمان هم مقداری برداریم و به برداشتهای قبلی خود اضافه کنیم وبارقم دزدی اعلام کنیم.
"با موج شنا کردن"وقتی تلویزیون رقم را اعلام کرد دزدان پول رو شمردندو بسیار عصبانی شدند که ما زندگیمان راگذاشتیم و 20میلیون گیرمان آمد ولی ریسان بانک در یک لحظه و بدونه خطر 80میلیون بدست آوردند.
"دانش به اندازه طلا میارزد"

ضمیر اگاه و نا خود اگاه ما هر دو بیمارند.فکر ورفتار ما 12 قدمی خواهد شد ولی روح و زبان روح یعنی احساس هیچگاه 12قدمی نخواهد شد چون در برخوردهای مشابه عکس العمل های مختلف نشون میده.