بــــــه یــــاد داشـــتـه بـــــاش :

آیـــــنـده کــــتـابـی اســت کـــه امــــروز مــــی نـــــویــسی

پـــــس چــــیـــزی بــــنـویـــس کـــه فـــــردا از خــــوانــدن آن لـــــذت بــــبـری . . .

 

میان پرواز تا پرتاب تفاوتی است از آسمان تا زمین ...

پرواز که کنی ، انجا میرسی که خودت میخواهی ..

پرتاب ات که کنند، آنجا میروی که آنان میحواهند ...

پس پرواز را بیاموز ...

پرنده ایکه پرواز بلد نیست به قفس میگوید : "تقدیر" .  

يادمان باشد :

تنها تفاوت بین یک روز خوب و یک روز بد طرز نگرش شما به آن است

یادمان باشد:

 هیچوقت به کسى که بهت اعتماد داره، دروغ نگو هیچوقت به کسى که بهت دروغ میگه، اعتماد نکن .
 

همیشه دوستت دارم ها را ...

دلخوری ها را ....

نگرانی ها را به موقع بگویید ...

حرفهای خود را به یکدیگر با کلام مطزح کنید، نه با رفتار ، که از کلام همان برداشت میشود که شما میگویید ، ولی از رفتارتان هزاران برداشت ....

قدر بدانید داشته ها را ...

مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است ، که او را سعادتمند و ثروتمند میکند . 

انسان با آنچه که هست ثروتمندمیکند ، نه با آنچه که دارد !!!...
 

یادمان باشد با شکستن پای دیگران، ما بهتر راه نخواهیم رفت . . .

خانم رایس وزیر سابق خارجه امریکا میگه : توی بچگی پدرم همیشه از جنب کاخ واشنگتن منو می برد مدرسه و میگفت : اینجا محل کار آیندته .... و عکسهای کاخ سفید را توی اطاقم نصب کرده بود . ...

خانم کیت وینسلت بازیگر نقش "رز" در فیلم تایتانیک وقتی بخاطر زیبا بازی کردن نقشش جایزه اسکار را میگیره میگه : هر وقت بچه بودم میرفتم حمام ، شامپومو بغل میکردم و میگفتم و تصور میکردم جایزه اسکاره .. 
اشک از چشمانش سرازیر میشه و میگه : اما این دیگه شامپو نیست و جایزه اسکاره ..!

چند وقت پیش یک روزنامه انگلیسی داشتم میخوندم تیتر زده بود از "زلاتان ابراهیموویچ" بازیکن تیم ملی سووئد و پارس سنت زرمن که جدیدا یک خیابان توی سوئد به نامش زدند . گفته : خواب تمام رویاها و موفقیت هایم را در بچگی هایم دیده بودم ...!

اقای هیلتون سرایدار یک هتل بود .. تمام جوانی و نوجوانی اش را سرایدار بود . اما الان 84 هتل هیلتون توی دنیا داریم ..! او یکی از بزرگترین هتل داران زنجیره ای دنیاست ..! حالا هیلتون ادم مسنی شده . توی مصاحبه از ایشون سوال میشه : تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی ، چی شد که این شدی ؟! جواب میده : من هتل بازی میکردم !!من سرایدار بودم و کیف مشتریها را جابجا میکردم و ...  اما 
شبها که رئیس هتلم میرفت خونه من میرفتم لباسهای رئیس هتل را می پوشیدم و پشت میزش می نشستم و هتل بازی میکردم ... مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگترین هتلداران دنیا هستم ......!!

حالا بعضی از ماها توی خلوتمون سرطان بازی میکنیم ...بعضی ها توی ذهنشون روزی چندبار دادگاه میروند. روزی چندبار ورشکست میکنند. روزی چندبار با چاقو توی شکمشون میکنند . رابطه زیبا و عاشقانه مان را تموم شده می بینیم ...بچه ها و عزیزانمان را از دست رفته احساس میکنیم و خیلی وقتا نقش یک ادم شکست خورده ، بی مسئوولیت _ نالایق _ طرد شده _ زشت !! غیر دوست داشتنی را بازی میکنیم ... 
 درسته ؟ !!! 
بقول مرد بزرگ انیشتین : انسان در نهایت شبیه رویاهایش میشود ... رویاهای زیبا و نیک خواهی برای خود و دیگران بسازید و سپس برای رسیدن به هدفهای زیبایتان تلاش کنید