بی عقلانه ترین کارهایی که قبل از آشنا شدن باNAانجام داده اید را بنویسید؟(پنج مثال زنده بزنید)

ما همیشه بی عقلانه ترین کارهایمان را به صراحت برای دیگران تعریف می کردیم وباانجام چنین کارهایی احساساتی از قبیل خود کم بینی بی ارزشی ویاکم ارزشی را از دور می کردیم.ما همیشه اول کاری را انجام می دادیم بعد حس می کردیم بعد در موردآن فکر میکردیم تکرار اشتباه ودنبال نتیجه متفاوت بودن نشانه نداشتن سلامت عقل است.

کارهای مانند خسارت به دوستان و خانواده و مصرف چندین مورد مواد در یک شب

۱- استعمال دخانیات و مواد مخدر به عنوان راه حل مشکلات زندگی...
۲- استفاده از موادمخدر و کالاهای قاچاق برای پول در آوردن و کسب درآمد...
۳- فرار از منزل در نوجوانی به خاطر رها شدن از قید و بند های خیالی که در زندگی داشتم!
۴- فرار از خدمت سربازی به مدت چند سال که گاه و بیگاه هم دادگاهی میشدم و غیره ...
۵- تاسیس شرکت در سن بیست سالگی در حالی که هنوز دست چپ و راستم را بلد نبودم !
۶- ازدواج کردنم در حالی که نه پول کافی داشتم ، نه کار دائم و درست حسابی و شرایط دیگر.
به طور کلی وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم همه کارهای من سر منشاء غیر عاقلانه داشته است !

وقتی به گذشته خودم نگاهی می اندازم میبینم من همه چیز بوده ام جز یک فرد عاقل.مصرف مواد مخدر نشستو برخواست با ادمهای لاابالی و خطرناک.حمل مواد مخدر و تصمیمات اعتیادی مصرف با ادمهای اش و لاش و مریض تنها بخش کوچکی از کارهای من در زمان اعتیاد است

1. مصرف مواد مخدر
2.خودزنی کردن های فراوان
3.دزدی کردن
4.خسارت زدن به خانواده و اطرافیان
5.رابطه های نامشروع
6.مرتکب شدن جرم یا همان دیوانگی اعتیاد و در سن کم آشنایی با دادگاه پاسگاه و زندان
و به طور کلیتمام کارهای که منشا از خودمحوری  و غرور بود ناعقلانه بود

اگر عقل داشتم که مواد مصرف نمی کردم .
 تهیه   حمل و مصرف مواد مخددر .
رابطه های خارج از عرف جامعه (مصرف با افراد کم سن تر از خود و یا پیرمرد ها )
خسارات شدید روحی و عاطفی به خانواده مخصوصاً همسر و بچه هایم که جبرانش سخت است 
کلاهبرداری از بستگان و خانواده جهت تهیه مخدر و گاهی هم دزدی از پدر مادر و همسر 
ازدواج قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی و با توجه به اینکه هنوز بچگی نکرده بودم 

مصرف مواد مخدر یکی از بی عقلانه ترین کارهایی بود که انجام

دادم .مصرف مواد مخدر باعث شد تا در دام اجبار و عادات خود

محورانه گرفتار شوم واین موضوع زمینه ساز انجام کارهای غیر

عقلانی مانند خود محوری؛خسارت وارد کردن؛دادن تجربه های

خطرناک به دیگران و....شده بود.