1- در حال حاضر عقیده من (تصور من) نسبت به قدرت برتر چیست؟

وقتی دید من از خدای مجازات وترس تغییرمی کند واوراخدای بخشش ومهربانی می شناسم باخودم هم به آرامش میرسم وسعی نمیکنم که برای هرحرکتی درزندگی خودم را مجازات کرده وبه خودم احساس گناه بدهم ووقتی که من به آرامش برسم محیط و زندگی من همه سرشار از انرژی مثبت وعشق میشود .

 به خاطر مشكلات زندگيم دائم ازش گله ميكردم وفكر ميكردم اصلا من رو نمي بينه وفقط ميخواهد منو عذاب بده  و سالها از او ميترسيدم اما امروز او را پدري مهربان ميدانم كه هميشه ودر همه حال مراقب فرزندانش بوده وهست واين من بودم كه اورا رها كرده بودم نه او . امروز  گرماي وجودش باعث آرامش دروني من وزندگيم شده.

من  در گذشته خداوند را مانند یک رئیس میدانستم که دنبال خطاها ی من است 
وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را می دانستم و لی خیلی راههای تکراری و  حتی کوتاهترین راه هم خسته ام میکرد 
اما با ورود به جلسات  خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت؛ او راه را بلد است ولی من هنوزم نگران و مضطرب.
کم کم به خدای عاشق و مهربان دارم ایمان میارم

نیروی برتر نیرویی است که میتواند روز مرا رقم بزند، حالا نیروی برتر من خدااوند است جون مهربان است ،قدرتمند است و به حرفهایم گوش میدهد و عاشق من است.و من تحت نیروی برترم میتوانم با سلامتی و رفتار درست زندگی کنم.و با توکل به او میتوانم روی افکار مخربم کار کنم.