· چه احساساتی در رابطه با این نواقص خود تجربه می کنم ؟ آیا سعی می کنم که بعضی احساسات خود را توسط عمل از روی نواقصم سرکوب کنم ؟

احتمالا از این که متوجه می شویم نوافص مان سد راه بازیابی وبهبودیمان شدهاند حالت شدید سرخوردگی پیدا می کنیم ومعمولا اولین را ه حلی که به نظرمان میرسد ان است که سعی کنیم با سرپوش گذاشتن ان ها را اول وسپس از سایر ین مخفی کنیم طرز فکر ما این گونه خواهد بود
اگر مردم متوجه نشوند به تدریج ان نقطه ضعف های اصلی تر شخصیت ما از بین خواهند رفت

نواقصم را با بعضی از احساسات سر کوب و می پوشانم ،احساسات بد را می خواهم درمان کنم دنبال نواقص می روم !از احساسات ونواقص نباید فرار کرد بلکه باید علت را پیداکنم، شده که ترس خود را پشت عصبانیت و فحاشی مخفی ،نداشتن اعتماد به نفس را با احساس تحقیر پوچی بپوشانم ،ویا احساس پشیمانی ونارضایتی ناامیدی باعث خشم وترس من بشود ،

14_احساس دورویی وریاکاری،احساسات بدومنفی،ترس و دلهره،خجالت،گناه وپشیمانی وندامت وشرمندگی،احساس خودآزاری ودیگرآزاری،دورشدن از راه وافتادن دربیراهه،یاس وناامیدی وگاها انزوا، نارضایتی وعدم خویشتن پذیری، احساس نگرانی ازرسوایی وبدنامی، احساس خلاء،کمبودعاطفی وتنهایی،واحساس ترس از سست شدن باورها واعتقاداتم وناگفته نماند خیلی از اوقات هم احساس لذت بیمارگونه را تماما حس کرده ام که معمولا بلافاصله بعداز مصرف نواقصم دچارعذاب وجدان میشوم.
یادمان باشد هراحساسی رابخواهیم سرکوب کنیم فقط ناصادقی را برای آن میتوانیم جایگزین کنیم وبایک چیزبدونادرست یک چیزبدونادرست دیگررامیتوانیم سرکوب کنیم.برای مثال:احساسات بدوناجورم رابانواقصم سرکوب میکنم.مانند: نداشتن اعتمادبنفسم راباکم حرفی وتنهایی وانزوا ، احساس حقارت وکوچکی و خودکم بینی را با خودبزرگ بینی وتاییدطلبی و ولخرجی کردن، ترس وبرحق نبودن را با عصبانیت وخشم وبددهنی وفرار از واقعیت،واحساس خجالت وکمرویی رابامظلوم نمایی وکم حرفی سرکوب می نماییم.?