مادر - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: سرگرمی و شنیدنی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=268) +--- انجمن: دنیای اس ام اس (پیامک) SMS (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=269) +---- انجمن: مناسبتی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=273) +---- موضوع: مادر (/showthread.php?tid=1855) |
RE: مادر - sadaf - 2014-02-03 بنام خدا:وقتی تکیه گاه محکمی مثل مادر هست،وقتی داروی شفابخشی همچون دعای مادرهست،وقتی ثروتی بی پایان مثل مادرهست،وقتی گرمای خانه ات وجود مادرهست،وقتی بالش زیر سرت زانوی مادر هست،وقتی چراغ خونه ات مادرت هست دیگه چه غمته؟!!....
دنیا...آهای دنیا باتوام...حواست باشه دنیای من مادرمه نه تو...!!! بیخودی دلت رو خوش نکن... RE: مادر - sadaf - 2014-02-23 مادری به دخترش میگفت : هر زمان خواستی قلبت بیرون از بدنت بتپد بچه دار شو! به سلامتی همه مادرا RE: مادر - NASIB - 2014-03-04 من بدهکار توام ای مادر همه جانی که به من بخشیدی لحظاتی که برای امن من جنگیدی، و بدهکار توام عمرت را روزهایی که ز من رنجیدی، اشک ها دزدیدی، و به من خندیدی من بدهکار توام ای مادر… RE: مادر - sadaf - 2014-03-08 داد معشوقه به عاشق پیغام که کُند مادرِ تو با من جنگ هر کُجا بیندم از دور کُند چهره پر چین و جبین پُر آژنگ با نگاهِ غضب آلود زند بر دلِ نازکِ من تیرِ خدنگ مادرِ سنگدلت تا زندهست شهد در کامِ من و توست شَرنگ نشوم یکدل و یکرنگ تو را تا نسازی دلِ او از خون رنگ گر تو خواهی به وصالم برسی باید این ساعت بیخوف و درنگ روی و سینۀ تنگش بدری دل برون آری از آن سینۀ تنگ گرم و خونین به منش باز آری تا بَرد ز آینۀ قلبم زنگ عاشقِ بیخرد ناهنجار نه، بل آن فاسقِ بیعصمت و ننگ حُرمتِ مادری از یاد ببُرد خیره از باده و دیوانه ز بنگ رفت و مادر را افکند به خاک سینه بدرید و دل آورد به چنگ قصدِ سرمنزلِ معشوق نمود دلِ مادر به کفش چون نارنگ از قضا خورد دمِ در به زمین و اندکی سُوده شد او را آرنگ وان دل گرم که جان داشت هنوز اوفتاد از کف آن بیفرهنگ از زمین باز چو برخاست نمود پی برداشتن آن آهنگ دید کز آن دل آغشته به خون آید آهسته برون این آهنگ: «آه دست پسرم یافت خراش آه پای پسرم خورد به سنگ» RE: مادر - sadaf - 2014-03-09 مادرها شبیه نخ تسبیح می مانند,اگرچه نسبت دانه ها کمتر خودنمایی میکنند اما اگر نباشند هیچ دانه ای کنار دیگری نمی ماند! *خدایا نخ هیچ تسبیح پاره نشود* RE: مادر - NASIB - 2014-03-09 پسری راداشتند اعدامش میکردندو به گریه های مادرش میخندید… به یادوقتی می افتاد که دربچگی مادرش میگفت:پسرم خنده های توشادم میکند RE: مادر - NASIB - 2014-03-24 ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ،ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ،ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻗﺎﺩﮐﺘﺮﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩﻣﯿﮑﻨﻪ؟ ﺯﻝ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ؟! ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ....؟ ﻣﻨﺘﻈﺮﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﺗﺎﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯿﻤﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟ ﻭﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺴﭙﺮﺩﯾﻢ. ﭼﻮﻧﮑﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯿﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺍﺭﯾﻢ...ﺣﺘﯽ ﺍﺯﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺰ ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﻪ. ﺣﺎﻻ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ﺭﻭﺯ ﻣﺎﺩﺭﻧﺰﺩﯾﮑﻪ...! RE: مادر - NASIB - 2014-03-25 ﺯﻧﺎﻥ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﻥ ، “ ﭘﺮﯼ ” ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ “ ﻓﺮﺷﺘﻪ ” ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ... ﻓﺮﺷﺘﻪ ﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ --------_-------------------------------------- ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻮﺩﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺖِ ﻫﺪﯾﻪ ﺧﺮﯾﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛ ﻭﻗﺖ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! --------------------------------------------------------- ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯿﻮﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﺍﺕ ۱۰۰۰ﺗﺎ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺘﻮ ۲۰ ﺑﺸﯽ … RE: مادر - NASIB - 2014-03-26 ﻣﻦ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ ! RE: مادر - mohammad - 2014-03-27 مادرم هستی من،ز هستی توست،تا هستم وهستی دارمت دوست، |