انجمن بانیان بهبودی
فقط برای امروز-دوم اسفند - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: فقط برای امروز+ اندیشه امروز+روز به روز365روز (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=12)
+---- انجمن: فقط برای امروز(اسفند ماه) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=334)
+---- موضوع: فقط برای امروز-دوم اسفند (/showthread.php?tid=2066)



فقط برای امروز-دوم اسفند - mahla - 2013-11-22

2اسفند تاسف به حال خود یا بهبودی—انتخاب آن به عهده ماست

«تاسف به حال خود یکی از مخربترین نواقص است؛ همه انرژی مثبت ما را تخلیه خواهد کرد.»

کتاب پایه

v

در دوران اعتیاد فعال، بسیاری از ما از تاسف به حال خود به عنوان مکانیسم بقا استفاده میکردیم. باور نداشتیم که جایگزینی برای زندگی به همراه این بیماری وجود دارد—یا شاید نمیخواستیم باور کنیم. تا زمانی که میتوانستیم برای خود ابراز تأسف کنیم و فرد دیگری را در ایجاد مشکلات خود مقصر بدانیم، مجبور به قبول عواقب اعمال خود نبودیم؛ با اعتقاد به اینکه برای تغییر عاجز هستیم، مجبور نبودیم نیاز به تغییر را بپذیریم. استفاده از این «مکانیسم بقا» از ورود ما به بهبودی جلوگیری میکرد و روز به روز ما را به خودنابودی نزدیک میکرد. تاسف به حال خود، ابزار بیماری ماست؛ نباید از آن استفاده کنیم و در عوض نحوه استفاده از ابزار جدیدی را بیاموزیم که در برنامه NA آن را به دست میآوریم.

به این باور رسیدهایم که کمک مؤثر در دسترس ماست؛ وقتی این کمک را جستجو کنیم و آن را در برنامه NA پیدا کنیم، دلسوزی نسبت به خود با سپاسگزاری جایگزین میشود. ابزار بسیاری در اختیار ما قرار دارد: قدمهای دوازدهگانه، حمایت راهنما، انجمن متشکل از معتادان در حال بهبودی و مراقبت نیروی برتر. در دسترس بودن این ابزار مزید بر علت سپاسگزاری است. دیگر در انزوا و نومیدی زندگی نمیکنیم؛ برای هر چیزی که ممکن است با آن روبرو شویم، کمکهای معینی در اختیار ماست. مطمئنترین راه برای سپاسگزاری، بهرهگیری از کمکهای موجود در برنامه NA و تجربه پیشرفتهایی است که NA در زندگی ما به وجود میآورد.

v

فقط برای امروز: به خاطر امیدی که NA به من داده است، سپاسگزاری میکنم. بهبودی خود را پرورش میدهم، نه تاسف به حال خود را.



RE: فقط برای امروز-دوم اسفند - mehdiast - 2014-01-31

2 اسفند
مسير زندگي به سمت رُشد و تعالي در حركت است، وظيفه‌ی هر انساني اين است كه خودش را با اين حركت اجباري تطبيق دهد. تا از قافله عقب نماند. اين حركت قالب، وجه مشترك تمام موجودات در طبيعت مي‌باشد. مي‌گويند خواست و اراده‌ی خداوند در اين راستا متجلي است. امروز اگر من طالب دوستي و عشق به خود و همنوع باشم به طور يقين خداوند به عنوان خالق من از عشق و دوستي خودش به من عطا كرده است. امروز سعي مي‌كنم با كمك به همنوع و همدردان و دوست داشتن آنها خودم را در جهت حركت به سوي رُشد و تكامل آماده كنم. امروز دعا مي‌كنم كه خداوند مرا به جهتي هدايت كند، كه بيشتر دوست داشته باشم تا جايي كه آنها هم مرا به همان اندازه كه دوستشان دارم دوست داشته باشند. آيا آمادگي دارم تا خداوند عشق حقيقي كه برگرفته از وجود پرمُهر خودش مي‌باشد، به جاي وابستگي‌هاي كاذب و هم‌وابستگی‌های دردناک كه من به مرور آن را كسب كرده‌ام جايگزين كند؟ امروز زاويه‌ی جديدي از عشق در مقابل ديدگانم قرار گرفته است و من حق انتخاب دارم.
عشق حقيقي خود خداوند است!



RE: فقط برای امروز-دوم اسفند شهامت عوض شدن الانان - sadaf - 2014-02-17


2 اسفند
مدیتیشن چیست ؟ الانان این سوال را برای هر یک از ما مطرح می کند تا به شیوه خودمان به ان پاسخ دهیم استفاده از تجربه دیگر اعضائ الانان می تواند به ما کمک کند تا مسیر خود را پیدا کنیم در اینجا فقط تعدادی از شیوه های اعضائ مشارکت شده است : برای من مدیتیشن تمرکز یک اگاهی عظیم تر معنوی است من تمرین میکنم بخاطر داشته باشم هر عملی میتواند یک هدف معنوی ارائه دهد .....من به یک مکان ساکت میروم چشمهایم را میبندم و کلمات دعای ارامش را با صدای موقری با خودم تکرار میکنم ...من لازم است که ورای افکارم سیر کنم بطوریکه بروی تنفس کردنم تمرکز میکنم و از یک شروع به شمردن میکنم و تعداد نفس هایم در هر دم و باز دم را می شمارم ..........من به سادگی به عقب گام بر میدارم و به افکارم مانند اینکه فیلمی را تماشا میکنم نگاه میکنم سعی میکنم فقط در زمان "حال " توجه خود را حفظ کنم گذشته را ترک کرده و اینده را تنها می گذارم .......من بر روی یک گل تمرکز میکنم وقتی افکارم سرگردان میشوند میپذیرم که ذهن من فقط وظیفه خود را انجام میدهد _فکر کردن _سپس موقرانه به موضوع خود باز می گردم _ در ذهنم دستان نیروی برترم را تصویر میبخشم یک به یک نگرانی . مشکلات . شغل .و سپاس خود را در ان دستها قرار میدهم و بالاخره صعود می کنم....



RE: فقط برای امروز-دوم اسفند - zeinab.1 - 2014-02-17

نارانان
تجربه ، نيرو واميد سه ماه زمستان


کارکرد قدم دو

2 اسفند

بعد از اثبات عجزم مي توانم ان را اقرار کنم.من در اداره زندگي شخصيم ناتوانم وخيلي به کمک نياز دارم.وقتي زمان مراقبت از نيازهايم ميرسد،احساس ضعف وسردرگمي مي کنم.
پس چه وقت ،چطور وکجا کمک بگيرم؟من مي توانم با تلاشي چشمگير به يک جلسه بروم وشروع کنم که خودم را براي سالم تر کردن زندگيم متعهد کنم.

در يک جلسه پيشنهاد قدم دو را به ياد اوردم که،نيرويي بزرگتر از خودم را باور کنم؛همچنين به اين که زمينه مذهبي قوي داشته باشم ويا نداشته باشم،اصلا ربطي ندارد.چيزي که براي باور کردن وتصميم گرفتن لازم دارم،صداقت با خودم وداشتن ذهن باز است.ابزارهاي ديگر در زمان مناسب خواهند امد.رهمنودهاي پيشنهادي فقط اين است که اين نيرو مهربان،مراقب وبزرگتر از من است. مهم تر از همه ،مي توانم از اين نطروي عظيم قبل از انکه او را درک کنم،استفاده کنم.در طول زماني که اين مفهوم به من کمک مي کند،
کم کم درک هم به وجود مي ايد.

تفکري براي امروز:فرايند به باور رسيدن ،به بازگشت سلامت عقل من کمک مي کند.توانايي انجام کارها حاصل اين باور است.من در حال درک مفهوم اين نيروي برتر هستم.



RE: فقط برای امروز-دوم اسفند - zeinab.1 - 2014-02-18

هر روز به سوي تو مي ايم
2 اسفند
عاشق خدا

وقتي که اسيبها ورنجشها را با روحيه درست بپذيريم،چشمه اي نهان در درونمان مي جوشد که مسرت بخش است.وقتي که خود را به خداوند مي سپاريم ودر راه ((او))رنج مي بريم.
از سروري وصف ناپذير لبريز مي شويم.ايا چيزي براي عاشق خدا لذت بخش تر از ان است که بداند به ((معشوق)) متعلق است؟



RE: فقط برای امروز-دوم اسفنداندیشه امروز - sadaf - 2014-02-22

اندیشه امروز a day at a time

جهان بینی بیمار ما گاهی در غالبی منطقی و پشت ماسک چهره یک دوست از ما می پرسد : (( چرا باید من به خداوند متکی باشم ؟)) آیا خداوند به من هوش و درایت کافی نداده است تا بتوانم درباره خود تصمیم بگیرم ؟
زمانیکه چنین افکاری به مغز من هجوم می آورد باید اندکی متوقف شوم و به گذشته خود بنگرم و بپذیرم که من در گذشته به ندرت توانسته ام نتیجه دلخواه را در رابطه با کارهایی که انجام می داده ام با تکیه به خود به دست آورم . من احساس می کنم که خودکفا نیستم و تجربه های دردناک زندگی من گواهی بر این حقیقت است .
آیا من میدانم که به راهنمایی خداوند نیازمندم ؟
آیا آمادگی پذیرفتن آنرا دارم ؟
آیا اعتقاد راسخ من بر پاک زیستن و دوری جستن از مواد مخدر مقدمه ای بر بی اعتنایی من نسبت به وابستگی به خداوند خواهد بود ؟
آیا اکنون که توانسته ام از دام اعتیاد رهایی یابم خود را بی نیاز از راهنمایی خداوند می دانم ؟
آیا من فقط جهت دوران بحران و دوران بیماری به خداوند نیاز دارم و در مواقع طبیعی به وجود ار نیازی ندارم ؟
" خودکفایی افسانه بی خدایی است "

کپی از این مطلب فقط با ذکر نام سایت www.forum.banianbehboodi.ir مجاز می باشد .