انجمن بانیان بهبودی
دلنوشته - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: سرگرمی و شنیدنی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=268)
+--- انجمن: دنیای اس ام اس (پیامک) SMS (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=269)
+---- انجمن: دلتنگی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=271)
+---- موضوع: دلنوشته (/showthread.php?tid=2648)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46


RE: دلنوشته - mohsen..yazd - 2014-06-16

۲۰ میدهم ، شاید هم ۲۱ . . !
خیانت را در لباس عشق بازی کردن هنر میخواهد ،
که تو باهنری . . !



RE: دلنوشته - سارا - 2014-06-16


اگر کسی به تو لبخند نمیزند ، علت را در لبان بسته خود جستجو کن



RE: دلنوشته - mohsen..yazd - 2014-06-17

ﺑـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ
ﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻣﯿﺪﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥ
ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ …
ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ ﯾﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﯿﺮﻥ
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺻﻔﺖ ﺑﺎﺵ
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﮔِﻞ ﺑﺸﯽ …!



RE: دلنوشته - سارا - 2014-06-17


آن انديشه هايي را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند
آدمي بهر تنها زيستن مي بايد يا حيوان باشد يا خدا. ارسطو مي گويد: انگارهء سومي نيز هست بودن يکجاي هر دوي آنان ... آن هم فيلسوف وار ..حقايق همه ساده اند. اين نه مگر دروغي است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟



RE: دلنوشته - هادی - 2014-06-18

مهربانی می‌کنند این روزها کلاش ها
دسته جمعی سمت مسجد می‌روند اوباش ها
لات های این محل تا آمدی عاقل شدند
دلبرم...! حسن ِختام ِ خشم ها ، پرخاش ها
...
رد شدی از برگ های خشکِ پاییزی و بعد...
جنگ برپاشد میان تک تک فراش ها
چشم هایت سبز یا آبی ست؟ یا تلفیقی است؟
چشم هایت سوژه شد بین همه نقاش ها...
از زمانی که نگاهت را به باغ انداختی
رز بیرون می‌دهند از شاخه ها خش خاش ها
آمدی امواج صوتی بین‌شان منسوخ شد
با ورودت چشم وا کردند این خفاش ها
سیندرلای منی ...هر روز دعوا می‌کنند
برسریک لنگ ِکفش تو همه کفاش ها
گفته ای مثل برادر دوستم داری ولی...
کاش من یار تو بودم ، مابقی داداش ها
کاش می ماندی کنارم کاش... اما رفتی و...
شعرهایم پر شد از اما... اگرها ، کاش ها...


RE: دلنوشته - sadaf - 2014-06-22

ھوس کرده ام باران باشم بلغزم بر گردنت، دستانت
نم نم شبنم بشم بر گونه ھایت
ھوس کرده ام برگ خشک نباشم جوانه ای سبز در باغ چشمانت باشم
ھوس کرده ام پرنده ای باشم که پرھایش به ھم چسبیده
فرو رفته در عسل چشمانت
ھوس کرده ام برای ھمیشه الھه ات باشم الھه ات باشم .......


RE: دلنوشته - سارا - 2014-06-24

هـر لـحظـه كه تســـــــلـيـمـم در كارگه تقدير
آرامتر از آهو ،بي بــــــــاك تر از شيــــــرم
هر لحظه كه مي كوشم در كار كنم تدبير
رنـــج از پي رنــــج آيد ،زنجيــر پي زنجيـر



RE: دلنوشته - رسول - 2014-06-24

(2014-06-02، 03:09 )سارا نوشته است:
گذرانی سازشکارانه ،پست تر از مرگ است
وزندگی حقیقت جویانه، حتی اگر برای لحظه ای باشد
بارها وبارها با ارزش تر از زندگی سراسر ناراستی است
مردن برای حقیقت به مراتب با ارزش تر از زندگی با دروغ است.



RE: دلنوشته - هادی - 2014-06-24

می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی....

آن زمان‌ها که پدر تنها قهرمان بود

عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد

بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند

تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند

تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود

و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!


RE: دلنوشته - mohammad - 2014-06-26

مردم این شهر چقدر خوبند!
زمانی که دیدندکفش ندارم ؛
برایم پاپوش درست کردند…!