انجمن بانیان بهبودی
58) بهترين و بدترين خاطره را از دوران بلوغ بنويسيد؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن هم وابستگان گمنام CODA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: قدم های دوازده گانه وابستگان گمنام (رهایی) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=349)
+---- انجمن: قدم چهارم رهایی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=389)
+---- موضوع: 58) بهترين و بدترين خاطره را از دوران بلوغ بنويسيد؟ (/showthread.php?tid=3210)



58) بهترين و بدترين خاطره را از دوران بلوغ بنويسيد؟ - sadaf - 2013-12-15

58) بهترين و بدترين خاطره را از دوران بلوغ بنويسيد؟


RE: 58) بهترين و بدترين خاطره را از دوران بلوغ بنويسيد؟ - aliali124000 - 2017-07-21

(2013-12-15، 08:27 )'sadaf' نوشته است: 58) بهترين و بدترين خاطره را از دوران بلوغ بنويسيد؟                    بدترین خاطره ی من از دوران بلوغم که هنوزم هستم خاطره ی بیضه درد بود که هفته پیش اتفاق افتاد من پیش دکتر ارولوژی رفتم دکتر گفت شلوارتو بکشید پایین من هم هم شلوار و هم شورتم را پایین کشیدم..دکتر مععاینه ام کرد و گفت هیچی نیست بعد ازم پرسید که برا یه 3 ساعتی وقت داری منه خاک بر سر هم گفتم اره.......چشمتون روز بد نبینه دکتر رفت ولی 1 مرد جوان و یک زن آمدن که دانشجو بودند و برای آموزش اونجا بودن.من داشتم از خجالت اب می شدم. اون دو نفر بیضه هامو گرفته بودند انقدر اینور اونور می کردند.. بعدش تازه گفتند لباست هم دربیار من لباسم هم در اوردم و اونا همه جای منو کشتن سوراخ عقب ، التم ، بیضه ام و....اونا رفتن من هم پاشدم که بپوشم یهو 5 مرد جوان با2 زن دیگه امدند اونا گفتند کجامی ری؟؟ تازه اومدی دوباره خوابیدم رو تخت بصور لخت مادر زاد و اونا شروع کردن به تشیح من بدبخت اول از بیضه هام شروع کردند  اینورش اونورش بعد التم حتی داخلش هم دیدند! بعد رفتن سوراخ  پشتم رو نگاه کردند و.....حالا منم 15 ، 16 ساله و نوجون نمی دونین چقد سخت بود برام.