انجمن بانیان بهبودی
تصمیمات من در نارانان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن نارانان(خانواده های معتادان گمنام) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=60)
+--- انجمن: قدمهای دوازده گانه نارانان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=91)
+--- موضوع: تصمیمات من در نارانان (/showthread.php?tid=5911)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6


RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-07-30

تا بحال از شنیدن یک"ندای آرام و خاموش "حیرت زده شده اید که این چیست؟
من بیشتر وقتها مشکل خوابیدن داشتم. وقتی دراز میکشم به نظر می رسد ذهنم می خواهد با سرعت زیاد ی حرکت کند. شب های زیادی بیدار می ماندم و با نگرانی به خودم می پیچیدم.
در باره بیمارم فکر میکردم .که چه خواهد شد.؟
برای دست یافتن به آرامش و آسایش، هنگامی که شب استراحت میکنم .ابتدا همه موضوعات روز را که هنوز در ذهنم مانده و و می چرخد به خاطر می آورم  بعد از آن می بایست به خودم یاد آوری کنم که روز تمام شده و نمی توانم گذشته را برگردانم یا تغییر دهم . از نیروی برترم در خواست کمک میکنم تا آن را رها کنم
. اینها فقط افکار وتعبیرهای من از اتفاقات روز هستند که باعث نگرانی من می شوند. آنها واقعیت ندارند و قابل اعتماد نیستند.
 من تصمیم می گیرم که از این شب بیداری ها به عنوان "دلیلی" برای دعا کردن برای بیمارم و مشکلاتم استفاده کنم.
با این کار همه را رها کرده و به نیروی برترشان می سپارم.
با دقت به "
"ندای آرام و خاموش""نیروی برترم گوش می دهم.
طولی نمی کشد که از ترس و نگرانی رها می شوم وایمان جای آن را میگیرد.
من معتقدم ،ایمان قدرتی است که اگر به نیروی برترم گوش دهم.
می توانم آن را احساس کنم.
باور دارم وقتی به اندازه کافی آرام باشم نیروی بزرگتر از من با یک "
ندای آرام "با من صحبت خواهد کرد.



RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-08-02

از دیوانگی تا سلامت عقل
نقل‌قول: قبلاز بهبودی ،خودم را در موقعیت های دیوانگی و خطر ناکی می یافتم . وبارها خودم و اعضای دیگر خانواده را با رفتن به محل شناخته شده مواد مخدر برای پس گرفتن ماشین معتادم در معرض خطر جدی قرار می دادم آن موقع فکر می کردم انجام این کار عاقلانه است چون معتاد برای رفتن به محل کار نیاز به ماشین دارد  آیا این کار یک فرد عاقل بود .
قدم دوم در باره سلامت عقل صحبت می کند احساس می کردم در خانه ام من کسی بودم که عاقل بوده و معتاد یک دیوانه . من کسی بودم که همه چیز را به هم به عهده گرفته بودم مطمن بودم .اگر معتاد ماشین داشته باشد .شغل اش را از دست نخواهد داد و گرنه چطور صورتحساب ها پرداخت می شد ؟ حالا می فهمم که من نقش فعالی در دیوانگی داشتم دخالت و حتی کمک می کردم تا عزیزم معتادم به مصرفش ادامه بدهد و یک معتاد خوشحال باشد .
وقتی تمرین قدم دوم را شروع کردم احساس کردم بار مسولیت بزرگی از روی شانه هایم برداشته شد . به این نتیجه رسیدم که می توانم به نیروی برترم تکیه کنم . و پیامد هر وضعیتی را بی چون و چرا بپذیرم .چه رهایی بزرگی !
تفکر ی برای امروز :دیگر مجبور نیستم معتاد را نجات دهم . می توانم اجازه دهم مسیولیت عواقب مصرفش را به عهده بگیرد  
 



RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-08-02

ذهنت را باز بگذار 
یکی از جمله های مورد علاقه من در کتابچه نارانان این است "ذهنت را باز بگذار .....خیلی زود احساس می کنی که عضوی از گروه شده ای "وقتی برای اولین بار به جلسات نارانان آمدم به شدت معتقد بودم که بیمار باید آنچه را که من می گویم انجام دهد و غیر از آن کار دیگری نکند .سر سختانه اعتقاد داشتم می توانم که او را مجبور به ترک کنم فکر می کردم اگر بتوانم به او بفهمانم که اعتیاد ش چه آسیبی به خود و من و خانواده مان می زند از این کارش دست بر می دارد .
خوشبختانه با حضور در جلسات .ذهنم باز شد با گوش دادن و مشارکت در جلسات خیلی زود دریافتم که تمرکز دایم روی معتاد مرا از رشد و بهبودیم دور کرده است به قدری روی معتادم تمرکز داشتم که خود را نادیده گرفته بودم .
ذهن باز کمک کرد تا مسیر تمرکز ذهن را تغییر دهم .
در مورد اعتیاد و ابزار های برنامه مطالبی آموختم این دانش کمکم کرد تا تشخیص دهم مسیولیتم چیست .مهم تر از همه اینکه یاد گرفتم با کمک نیروی برترم چه چیزهایی را می توانم تغییر بدهم و چه چیزهایی را نمی توانم 

تفکری برای امروز ::امروز با رفتن به جلسات روی بهبودی خودم تمرکز می کنم .هرروز سعی می کنم به روشنی زندگی کنم که روزم با تغییری همراه باشد با ذهنی باز برای هدایت آگاهی و توانایی رها کردن معتاد با عشق دعا می کنم .امروز که این بهترین کاری است که می توانم انجام دهم 



RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-08-07

نقل‌قول:
جایگزینی ترس با ایمان .
یکبار کتابی به نام "نترس"را می خواندم .این کتاب پر از سخنان حکیمانه است .و درباره زندگی و چاله هایی که 
برای ما دارد صحبت می کند .عبارت "نترس به من کمک کرد که جنبه های مختلف زندگیم را ببینم .
کم کم می فهمم که برای من نارانان درست به همین معناست ."نترس "در زمانی که ممکن است برای عزیزمعتادم بهترین چیزها را بخواهم روی چیزهایی که در برنامه یاد می گیرم متمرکز می شوم روی عبارت "نتر"تمرکز می کنم و پی می برم که لازم نیست برای آینده معتادم بترسم او تحت مراقبت نیروی برترش قرار دارد درست همان طور که من هستم ."نترس"برای من به این معناست که من می توانم همانطور که قدم سوم می گوید زندگیم را به اراده نیروی برترم بسپارم و ایمان داشته باشم که همه چیز همان طور خواهد بود که باید باشد معتقدم که توانایی کنار آمدن با هر چیزی را که پیش بیاید خواهم داشت 

تفکری برای امروز :این کلام کوتاه "نترس"در بهبودی من بسیار نیرومند است .وقتی که قدم های دوازده گانه نارانان را تمرین می کنم یاد می گیرم ترسم را با ایمان جایگزین کنم 


 


RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-08-08

...............................آنچه یاد گرفته ام
انجمن برای کنار آمدن با سختی هایی که در زندگیم پیش می آمد ابزار هایی به من داده است .
*--- هر وقت ماشین گشت را در محله ام ببینم نترسم
. *---مانند گذشته به آسانی اعتماد نکنم اما منفی بافی هم نکنم
 *---در مورد اتفاقی که خارج از کنترل من است احساس گناه نکنم  
*---در مورد هر کاری که فرد دیگری انجام می دهد شرمند نباشم .
*---تمام جوانب یک موقییت را بررسی کرده بسنجم
. *---ای واقعیت را باور کنم که برای افراد خوب هم اتفاق های بد می افتد
. *---از بیماری کناره گیری کنم نه از معتاد
. *---باور داشته باشم که بدون کمک نمی توانستم به این درجه درر زندگیم برسم


 


RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-08-11

آسیب پذیری......
 قبل از شرکت در نارانان ،فکر می کردم که آسیب پذیر بودن یک نقطه ضعف است،واین مرا مورد حمله قرار می داد. احساس می کردم خودم در موقعیت خطرناک عاطفی یا جسمی هستم و می توانم آسیب ببینم. یاد می گیرم جلسات نارانان مکان امنی است که می توانم بدون آنکه از حمله یا صدمه بترسم،نقطه ضعف هایم را با دیگران در میان بگذارم. چند وقت پیش در یک جلسه شنیدم که عضوی گفت:او وقتی به خودش اجازه می دهد آسیب پذیر باشد،بیشترین بهره را از جلسات دریافت می کند. او زمانی که قدری در بارۀ خودش بایک تازه وارد مشارکت کرد،به این حقیقت بخصوص پی برد.  وقتی از من خواسته شد گرداننده جلسه قدم یک باشم،پیشنهاد او را امتحان کردم و پی بردم که حق با او بود. توسط مشارکت در جمع در باره آنچه واقعا بر من گذشته واینکه چه رفتاری داشتم بهتر وواضح تر می توانستم کارها،احساسات وتردیدهایم را ببینم.
تفکری برای امروز :وقتی تحت تاثیر اعتیاد دیگران قرار می گیرم و رنج می برم .در باره اینکه آسیب پذیری چگونه است وحشت زده می شوم . اما برای مشارکت در مورد آن یاد م می آید که قبلا با آن مواجه شده و زندگی کرده ام 



RE: تصمیمات من در نارانان - زهرا20 - 2014-08-11

من با آمدن به نارانان تصمیم گرفتم

عاجز بودن را بنیاد بهبودی خود در طی قدمهایم قرار دهم
تصویر: images/smilies/shy.gif
 


RE: تصمیمات من در نارانان - زهرا20 - 2014-08-13

من با آمدن به نارانان تصمیم گرفتم
مسئوولیت دیگران را به عهده نگيرم



RE: تصمیمات من در نارانان - زهرا20 - 2014-08-15

من در نارانان تصمیم گرفتم

ارتباطم با معتاد و بیماران اطرافم که دوستشان دارم بهتر شود و دیدگاه جدیدی نسبت به آنان داشته باشمتصویر: images/smilies/heart.gif
 


RE: تصمیمات من در نارانان - سارا - 2014-08-16

ترسم را به ایمان، وحشتم را به آرامش و امید خودمحورانه را به امید واقعی خدامحورانه تبدیل کنم..زندگی کنم و بگذارم دیگران هم زندگی کنند.....