انجمن بانیان بهبودی
عاشقانه هاي عباس معروفي - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: سرگرمی و شنیدنی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=268)
+--- انجمن: دنیای اس ام اس (پیامک) SMS (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=269)
+---- انجمن: عاشقانه (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=270)
+---- موضوع: عاشقانه هاي عباس معروفي (/showthread.php?tid=6086)

صفحه‌ها: 1 2


عاشقانه هاي عباس معروفي - shakiba - 2014-08-22

زمان شکستو ذهن من تکه تکه شددُرناها تکه‌هاي مرا به منقار گرفتنداز فراز اقيانوس گذشتندآن سوي آب‌هادر شهري که موهاي توباد را پريشان مي‌کندتکه‌هاي دلم راکف دست‌هاي تو يافتمخداي مندستت بريده بود و منقطره قطرهبر زمين مي‌چکيدم عباس معروفي



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - shakiba - 2014-08-22

از دلتنگيت کجا فرار کنم ؟
معمار هيجان
کجا بروم که صداي آمدنت را بشنوم ؟
کجا بايستم که راه رفتنت را ببينم ؟
کجا بخوابم که صداي نفس‌هات بيايد ؟
کجا بچرخم که در آغوش تو پيدا شوم ؟
کجا چشم باز کنم که در منظرم قاب شوي ؟
کجايي ؟
کجايي که هيچ چيزي قشنگ‌تر از تماشاي تو نيست ؟
کجا بميرم
که با بوسه‌هاي تو چشم باز کنم ؟
نارنجي وحشي
کجايي ؟ عباس معروفي



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - shakiba - 2014-08-22

واي چه روزهاي خوبي ست
که تو مي‌آيي
و من لابلاي مسافران تشنه
دنبال تو مي‌گردممي‌داني ؟
مسافران جهان
هميشه تشنه‌اند
مسافران همه آب مي‌خواهند
و من تو را
چرا از بين اين همه مسافر
يکيش تو نيستي ؟
چي پوشيده‌اي که نشناسم ؟
چرا چهره‌ي آدم‌هاي دنيا
غريب شده براي من ؟چرا از بين اينهمه آدمتو
فقط تو
نمي‌خندي
چرا انتظارم تمام نمي‌شود ؟
چرا تمام نمي‌شوم ؟
کي مي‌آيي ؟
مي‌داني چي ؟
اصلاً نيا
همين که به دنيا آمده‌اي
براي من کافي ست
فقط باش
عباس معروفي



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

وقتي نيستي چي ؟
 وقتي هستی، در دلم قیامتی ست
و تمامی ابنای بشر به تماشای تو برمی خیزند؛
قامتی که زمین را از ساقهای گندمی تا شانه آسمانی ات بالا می برد.
آمدنت همیشه قیامتی ست بلندبالا.
ای تیک تاک نبض!
ای لنگر بودن!
بودن چه بیهوده است، اگر قیامتی نباشد
و من بار دیگر تو را نبوسم،
ننوشم،
نبینم!
چه بیهوده است، اگر قیامت نباشد تا در سکوت دستهای تو را بگیرم
و به ابدیت نگاهت لبخند بزنم!
(عباس معروفی)



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

صبح صدایت کردم،
اصلاً به روی خودم نیاورم که نیستی...!
(عباس معروفی)



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

به تماشاي امدنت 

اگر باد نبود، کنارم بند می
 شدی، همین جا که می دانی.
اگر باد نبود، آسمانم را سراسر ابر نمی گرفت و من این همه دلتنگ نمی شدم ابرآلود.این همه در دلم نمی باریدم و این همه از شوق آفتاب نمی آمدم کنار پنجره.همیشه خیال می کردم تو می آیی و من آمدنت را تماشا می کنم همیشه.باد پنجره را به هم کوبید و باران تندی گرفت...!(عباس معروفی)



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

اين رفتن ديگه برگشتي نداره ها 
از سر عادت نیست که وقتی می ­روی تا دم در همراهی­ ات می ­کنم
و بعد تا آخرین چشم ­انداز تا جایی که سر می­ چرخانی،
لبخند می ­زنی،
مبهوت رفتنت می ­شوم باز؛
آخر چیزی از دلم کنده می­ شود که می­ خواهم با چشمهام نگهش دارم.
لعنت به رفتنت که قشنگ می­ روی!
 
از سر عادت نیست که هیچوقت باهات خداحافظی نمی ­کنم، عشق من!
رفتنت همیشه یعنی برگشتن.
 
از سر عادت نیست که وقتی برمی­ گردی،
حتی موهای سرم می­ خندد؛
هیچ چیزی دل­ انگیزتر از برگشتنت نیست.
نارنجی! تو که نمی ­دانی،
وقتی برمی ­گردی،
دنیا پشت سرت بی­رنگ می ­شود.
(عباس معروفی)



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

فصلها
وقتی که می‌رفتی ، بهار بود .
تابستان که نیامدی ؛
پاییز شد ؛ پاییز که برنگشتی ، پاییز ماند .
زمستان که نیایی ، پاییز می‌ماند .
تو را به دل پاییزی ات ، فصلها را به هم نریز .
(عباس معروفی)



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

مي نوشم ......
کاش می‌دانستی چقدر راه رفتنت را دوست دارم !
آنقدر که جایی دور از چشم تو پشت پنجره‌ مه‌گرفته‌ای می‌نشینم ،
شیشه را به اندازه کف دستم پاک می‌کنم
و جرعه جرعه راه رفتنت را می‌نوشم .
(عباس معروفی)



RE: عاشقانه هاي عباس معروفي - sadaf - 2014-09-11

غمگين مباش ......
غمگین که باشی ،
فرو می ریزم مثل اشک ،
نه مثل دیوار شهر که هرکس چیزی برآن به یادگار نوشته است .
(عباس معروفی)