انجمن بانیان بهبودی
مشارکت - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان جنسی گمنام SA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=6)
+--- انجمن: بهبودی ادامه دارد (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=254)
+--- موضوع: مشارکت (/showthread.php?tid=6429)

صفحه‌ها: 1 2


مشارکت - ARSAM - 2014-12-12

اعتیاد جنسی تنها ما را وادار به شهوت کردن و مسائل جنسی نمیکند. بلکه کلیۀ ارزشهای انسانی و یک زندگی پاک و معمولی را از ما میگیرد.
 
من از کوچکی با این اعتیاد وحشتناک آشنا شدم و بدامش افتادم. سالهای سال از وقتی دست چپ و راستم رو شناختم سعی به ترک خودارضایی کردم که موفق نشدم. تا بالاخره به یاری خدا پیام پاکی انجمن رو دریافت کردم و در مسیر بهبودی قرار گرفتم. حالا چند ساله که پاکم. من که هر روز باید خودارضایی میکردم حالا چند ساله که دست از این شهوت و اعتیاد جنسی برداشتم. البته با پشتیبانی و حمایت خدای مهربان.
امروز بهترین کاری که میتونم بکنم تا شاید ذره ای از لطف خدا رو سپاسگذار باشم اینه که پیام پاکی رو به معتادان جنسی در حال عذاب بدم و بهشون کمک کنم مثل خودم پاک بمونن.
خدایا ممنون از آزادی از دام شهوت.

 


RE: مشارکت - ARSAM - 2015-02-05

آدمها درست از وقتی که شروع می کنند به تعریف کردن از خودشان، یعنی یک اتفاقِ وحشتناک در درونشان در حال وقوع است. یعنی دارند اعتماد بنفسشان را از دست می دهند. یعنی دیگر خودشان را باور ندارند، اما می ترسند که بقیه این را بفهمند، برای همین هم دست و پا می زنند تا احساس حقارتشان را پشت اراجیفشان پنهان کنند. اراجیفی که همه اش در راستای اختفای همان نقطه ضعفشان ساخته و پرداخته شده است. 
من خیلی وقتها خودم را از روی همین تعریف هایی که از خودم می کنم می شناسم و ریشه یابی می کنم. بعد از خودم می پرسم چه چیزی باعث شده است فکر کنم که باید به بقیه ثابت کنم که در این مورد خاص از بقیه بهترم. البته راستش من در هیچ موردی خودم را وسط ماراتنِ ایده آلیسم نمی اندازم، چون مسابقه برای بهترین بودن ، از نظر من یک بیماری مرموز و خطرناک است که بصورت موزیانه و آرام وارد زندگی یک آدم می شود و او را نابود می کند.



RE: مشارکت - ARSAM - 2015-02-10

دریچه قلبت را باز کن و از احساسات و رازهای کهنه ات با خدا و یک دوست مورد اطمینان حرف بزن. آنوقت آنچیزی را که میبینی تو را به شگفتی وا میدارد. احساس پاک سبک شدن و آزادی از رنجهای بیهوده. ساده باش وصمیمی...



RE: مشارکت - NASIB - 2015-08-07

امروز مطابق جمعه ها در جلسه شرکت کردم.راهنمایم پیشنهاد پرهیز از اینترنت را به من داد.با توجه به بیوگرافیم که این مدت در تماس بودیم.نمیدانم درست یا غلط اما احتمالا به حرفش گوش دهم.به من میگفت فعلا فقط قدم کار کن.همین
از خداوند میخواهم مسیر درست را نشانم دهد



RE: مشارکت - NASIB - 2015-08-11

با سلام
امروز برای برداشتن شماره سهراب به نت امدم.با اجازه راهنمام.دلیل اینکه تسلیم او هستم این بود که مسیر درست و مسیر نور را به من نشان داد.برخلاف کسی که قبلا از او مشاوره میگرفتم و خودش در مشکل گیر بود.
با کمک راهنمایم اصول قدمها را در زندگی روزانه به کار میگیرم و او به من نشان میدهد که چطور از مشکلات گذر کنم و نقش خودم را ببینم.
ظهر مشغول تمیز کاری بودم و به تعداد بیشماری سی دی برخورد کردم که بابت انها کلی مبلغ به مرور داده بودم.درنگ جایز نبود انها را منهدم کردم.من نمیخواهم شهوترانی کنم حتی اگر بمیرم. من مشکلات اقتصادیم را گردن این و ان می انداختم اما ایا اینها باعث دردسر براین نبود؟بدون توجه به هر اتفاق من میحواهم برنامه را انجام دهم.راهنمایم به من گفت بسیاری از افراد دورو برم را خداخافظی کنم.اری این را هم انجام دادم چون مسیر انها و من یکی نیستند.د.من عاشق برنامه اس ای هستم.
تاثیراتش را در زندگیم میبینم.اوایل برایم بوی مرگ میداد.چون من به زندگی انطور که هست عادت ندارم.
خوشحالم عضو این برنامه هستم چرا که خیری از کثافت کاری در این برنامه نیست و عشق بلاعوضی وجود دارد که من انرا تابخال تجربه نکردم.من روحانیت واقعی را در اعضای اینجا میبینم.
نمیخواهم بگویم برنامه قبلی بد بود.اما خلا من بیشتر از ان بود که قابل تصور باشد و ان به تنهایی کافی نبود
من با کمک این برنامه به عزیزانم اعتماد دارم و میدانم انها رشد میکنند.همه عزیزانم و همه دوستانم انسانهای قابل اعتمادی هستند.
من با کمک این برنامه برداشتها و باورهای غیر واقعیم که ناشی از محیطهای الوده بود را دور انداختم.
و اما سخن اخر اینکه:فهمیدم بهترین خدمت اینست که من قدم کار کنم.هنوز بسیاری از نیتهای من خودخواهانه است.
الان با بچه ها برای کارکرد قدمها به پارک زیبایی امدیم و یک روز دیگر را با کمک هم سپری کردیم.
با کمک انها میدانم خدمت در این برنامه متفاوت است و همانطور که گفتم خدمت یعنی به کارگیری واقعی قدمها در جذر و مدهای زندگی.
با تفکرات و باورهای قبلی برنامه را نمیتوان انجام داد.امیدوارم زودتر قدمها را کار کنم تا بتوانم خدمتگذار خوبی برای همه و دوستان بانیان بهبودی باشم.
بانیان بهبودی همیشه مظلوم است و مظلوم میماند و چون نیت اعضای اینجا خیر است به درد خیلیها نخورد و نمیخورد .اما معتقدم دوستان اینجا به دنبال هدفی دیگر هستند انها خدا را نشانه گرفته اند.
ارادتمند شما.امیر


 

 


RE: مشارکت - NASIB - 2015-08-19

مشکلاتی که برایم پیش امد زندگی جدیدی برایم رقم زد و یکی از ان عوض شدن برنامه بهبودیم و تسلیم بی قید و شرط اس ای بود.
حقیقتا من ان جی اوی قبلی را کمتر شرکت میکنم .خلا روحانی من با اس ای تا حدود زیادی پر میشود.دیروز یکی از بچه های بهبودی که مثل خودم هر دو ان جی او را شرکت میکند به من گفت در جلسه بحث تو بوده که با شرکت نکردنش در جلسه مشکلات اینچنینی برایش پیش امد.دو نفری با هم خندیدیم ما در جلسه شرکت میکنیم و دیگر نیازی نیست به دنبال تایید دیگران باشیم.اما قبلا اگر بود حتما میرفتم و خودم را به اعضای ان جلسه نشان میدادم(ترس.تایید طلبی.خودکم بینی)
یاد این افتادم که بخاطر مشکلاتی که پیش امد حرف زیاد  گفته شد اما به من در این برنامه یاد داده اند
من قدرت کمی دارم.من توانایی تغییر خیلی از چیزها را ندارم.من مسوول حرفهای مردم نیستم.من فقط میتوانم این برنامه را کار کنم تا از خلا روحانی درد نکشم.

امیر


RE: مشارکت - NASIB - 2015-08-20

سلام دوستان
امروز برایم روز عجیبی بود و یاداور خیلی چیزها و باید و نبایدها..اینکه من چقدر از بیماری خود درد کشیدم و چقدر به دیگران درد وارد کردم.چقدر حقم را نادیده میگرفتم و چقدر حق دیگری را میخوردم.واقعا چقدر خودخواه بودم
امروز یکی از عزیزانم را دیدم و توانستم به او به عنوان یک انسان والا و شایسته نگاه کنم.شاید هیچگاه انطور که باید نگاهش نکرده بودم.اسیب پذبر بود و خسته مثل خودم.او هم درد زیادی مثل من کشیده بود ولی به او اعتماد دارم و میدانم رشد میکند همانطور که من رشد کردم
میدانم اراده اراده خداوند است و من فقط باید با مهربانی به دیگران نگاه کنم.
من باقی عمر خود را سعی دارم درست زندگی کنم
برنامه اس ای را کار کنم
هیچگاه ازادی واقعی را احساس نکرده بودم اما با این برنامه ازاد شدم
اما هنوز اول راهم 
میدانم خلا روحانیو نیازهای ما را خداوند پر میکند
امیر

 


RE: مشارکت - ARSAM - 2015-08-20

این همان جواب بود! یک نیروی برتر از من رنجهای مرا التیام می بخشد. زمانی که مشکل، راه حل و دوازده قدم را برای بار اول خواندم فهمیدم جوابی را که در جستجویش بودم یافتم. مفهوم یک نیروی برتر از من و آنکه من خدا می نامم می بایست راه حل من باشد. من به انتهای خودم رسیده بودم. من اشک رهایی و همانند بودن با دیگران ریختم. همسرم مرا ترک کرده بود، شغل من در حال فروپاشی بود و من نمی توانستم برای یک مدت طولانی شهوت را متوقف کنم. خداوند به گونه ای و به طریقی در حال اداره کردن زندگی من برای خروج از این نابسامانی بود. در حالی که من نمی دانستم این مسیر چه پیچ و خم هایی دارد به جلسات رفتم. خداوند برایم راهنمایی از یک مذهب دیگر فرستاد. زمانی که توانستیم قدمها را با یکدیگر کار کنیم هر کدام از ما از خدایی که خود درک می کرد راهنمایی می گرفت


RE: مشارکت - NASIB - 2015-08-22

دیروز جمعه بود.من مدتی است از جمعه ها ترس ندارم و انرا مثل روزهای دیگر میبینم و برایم تا اخر شب دلنشین بود و فقط ده دقیقه به هم ریختم که با اولین تماس با اعضای اس ای با حال بدم خدافظی کردم.
فطعا من دیروز کار اشتباهی انجام داده بودم.من بعد از جلسه اس ای به یک برنامه 12 قدمی دعوت شدم که تجربه اولم بود.
با اینکه برای خدمت رفته بودم اما اصلا احساس خوبی نداشتم.جای من اس ای است و گاهی برنامه قبلیم نه اینگونه جلسات
این گونه جلسات 12 قدمی به درد من نمیخورد نه اینکه به درد هیچکس نخورد امابرای من کارایی نداشت و مثل سایر اعضای اس ای که انها هم معمولا ترجیح میدهند به اینگونه جلسات نروند
امیدوارم بتوانم زودتر فدم دوم را شروع کنم


RE: مشارکت - NASIB - 2015-08-23

وقتی رگه هایی از بیماری شهوت را در برادرم میبینم و اینکه استارت مشکلات 10 ماه پیشم از او شروع شد شدیدا از او رنجش گرفتم.ومیدانم رنجش دشمن شماره یک بهبودی است.
نزدیک به تولد 90 روزگیم است اما این رنجش از برادرم تمام انرژی مرا گرفته است.امروز حتما به جلسه میروم.
از خودم رنجش گرفتم که چرا من دهن بین بودم و چرا حالا حقایق را میبینم.
راهنمایم به من گفت  حالا به این دلیل حقایق را میبینی که قدمها را کار میکنی و از ماده مخدر شهوت استفاده نمیکنی قدم صفر را سریع تمام کردم اما اینقدر در قدم اول تنبلی میکنم.امروز عهد کرده ام اینکار را تمام کنم.
در این مدت خیلی کارهای نصف و نیمه ام را انجام دادم چرا که پرونده کارهای ناتمام برای من درد سر است.
اینروزها که حقیقت زشتی شهوت را میبینم درد میکشم.میخواهم بیشتر روی قدمها وقت بگذارم
بزرگترین پیام اس ای برایم این است که

ما شفا پیدا میکنیم
فکر میکنم تا این سنم فقط خواب بوده ام و با ورود جدی به برنامه اس ای بیدار شده ام
و تازه زندگی کرد را یاد میگیرم
دوست دارم بیشتر تسلیم باشم
کاش بتوانم بیشتر اصول برنامه را رعایت کنم
و از کلیه نیتهای غیر خالص صاف گردم
امین