انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-بیست و چهارم آبان
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.

رها کردن 24 آبان

«اراده و زندگی من را در اختیار بگیر. مرا در بهبودی راهنمای کن. و شیوه زندگی را به من نشان بده.»

کتاب پایه

v

چگونه فرآیند سپردن هدایت زندگی خود به نیرویی برتر را شروع کنیم؟ وقتی درباره موقعیتهایی که موجب دردسر ما میشوند از نیروی برتر خود راهنمایی میخواهیم، اغلب متوجه میشویم که نیروی برتر از طریق دیگران مؤثر واقع میشود. وقتی میپذیریم همه راه حلها را در اختیار نداریم، از راههای جدید و متفاوت استقبال میکنیم. تمایل برای رهایی از قید عقاید و نظرات پیشفرض شده، راه را برای هدایت روحانی جهت روشن کردن مسیر ما میگشاید.

گاهی اوقات، قبل از اینکه برای سپردن موقعیتهای دشوار به نیروی برتر خود آماده شویم، باید تا ورطه گمراهی کشیده شویم. توطئهچینی، کشمکش، دسیسهچینی، نگرانی تشویشانگیز—هیچ یک از اینها کفایت نمیکند. میتوانیم مطمئن باشیم اگر مشکلات خود را به نیروی برتر بسپاریم، از طریق گوش دادن به تجربیات دیگران یا در سکوت و آرامش مراقبه، به راه حلها دست پیدا میکنیم.

دلیلی ندارد در آشفتگی و نگرانی زندگی کنیم. یورش بردن به مشکلات زندگی مانند خانهای که دچار حریق است، ما را خسته میکند و به جایی نمیرساند. در نهایت، هیچ یک از اقدامات ما برای کنترل اوضاع، وضعیت را تغییر نمیدهد. وقتی از قید و بند رها میشویم و به خود اجازه میدهیم به نیرویی برتر دسترسی پیدا کنیم، بهترین راه را برای پیشرفت پیدا میکنیم. مطمئناً راه حلهایی که از یک اساس روحانی واقعی نشأت میگیرند، از راه حلهایی که خود ما به تنهایی اتخاذ میکنیم، بسیار ارجحتر خواهند بود.

v

فقط برای امروز: از قید و بند رها میشوم و هدایت زندگی خود را به نیروی برتر میسپارم.

بازتاب بیستم و چهارم آبان ماه
مایحتاج حیاتی

کسانی از ما که بطور منظم عبادت می کنیم، دئیگر عبادت را ترک نمی کنیم حتی اگر از هوا، غذا و خورشید امتناع کنیم.

به دلیل اینکه همانطور که اگر از غذا، هوا و نور خورشید صرفنظر کنیم بیمار می شویم و اسیب می بینیم.

زمانیکه عبادت و مراقبه را ترک می کنیم ذهن، احساسات و شهود خود را از یک نیاز ضروری محروم می کنیم.

دوازده گام و دوازده سنت

نیازی نیست که به سختی گام یازدهم را تمرین کنم. رابطه آگاهانه با خداوند همچون رابطه با دیگر انسان ها، ساده است. من میتوانم لبخند بزنم، گوش کنم، ببخشم. هر برخوردی با دیگری فرصتی برای عبادت و اقرار به حضور خداوند در دل من است.
24 آبان
وقتي كه با وضعيتي روبه‌ رو مي‌شوم كه برخلاف ميل و اراده‌ی شخصی من است، بشدت می‌ترسم و ترسم را با واکنش عصبانیت و خشم بدون کنترل، به دیگران نشان می‌دهم. در همان موقع مي‌دانم كه زنگ خطر نواخته شده است و من در خطر قرار دارم. البته طبق معمول خطري كه از جانب خودم واقع خواهد شد. در زندگي گذشته‌ام اين چنين شرايطي مرا به شدت به هم ريخته و مجبورم مي‌كرد، تا واكنشي نامناسب و اعمال ناسالم نشان دهم، كه عمدتاً از روي ترس و اجبار بیماریم بود و باعث مي‌شد به خودم و ديگران به شدت صدمه بزنم. امروز مي‌دانم كه در پس هر اتفاقي خواست خداوند متجلي مي‌باشد. در چنين احوالي مي‌دانم كه خداوند خير و صلاح من را مي‌خواهد و با این احساس تحمل هر مشكلي برایم آسان مي‌شود. این حق انتخاب زیبا را با تصمیم‌گیری مناسب که من را نجات دهد نشان می‌دهم. آيا من به خاطر حق انتخابي كه خداوند به من هديه داده است، او را سپاس مي‌گويم؟ امروز همه چيز و همه كس در جهت خوب به سمت او در حركت هستيم. هيچ اتفاق بدي به آن صورت كه تصور مي‌كنم وجود ندارد!
حقيقت عشق به خداوند، ايمان به اوست!