انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: عاشقانه زيبا
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31
ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﮔﺮ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯﯼ ﺻﺤﺒﺖ ﮔﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﺑﺮ ﺟﻔﺎﯼ ﺧﺎﺭ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺻﺒﺮ ﺑﻠﺒﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﺍﯼ ﺩﻝ ﺍﻧﺪﺭﺑﻨﺪ ﺯﻟﻔﺶ ﺍﺯ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﻣﻨﺎﻝ
ﻣﺮﻍ ﺯﯾﺮﮎ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺍﻓﺘﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﺭﻧﺪ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﻮﺯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺑﯿﻨﯽ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ
ﮐﺎﺭ ﻣﻠﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﻭ ﺗﺎﻣﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﺗﻘﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﻃﺮﯾﻘﺖ ﮐﺎﻓﺮﯾﺴﺖ
ﺭﺍﻫﺮﻭ ﮔﺮ ﺻﺪ ﻫﻨﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﻮﮐﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﺯﻟﻒ ﻭ ﺭﺧﺶ ﺑﺎﺩﺍ ﻧﻈﺮﺑﺎﺯﯼ ﺣﺮﺍﻡ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﯾﺎﺳﻤﯿﻦ ﻭ ﺟﻌﺪ ﺳﻨﺒﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﻧﺎﺯﻫﺎ ﺯﺍﻥ ﻧﺮﮔﺲ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪﺍﺵ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺸﯿﺪ
ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺷﻮﺭﯾﺪﻩ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺟﻌﺪ ﻭ ﮐﺎﮐﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﺳﺎﻗﯿﺎ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﺎﻏﺮ ﺗﻌﻠﻞ ﺗﺎ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ
ﺩﻭﺭ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺍﻓﺘﺪ ﺗﺴﻠﺴﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
ﮐﯿﺴﺖ ﺣﺎﻓﻆ ﺗﺎ ﻧﻨﻮﺷﺪ ﺑﺎﺩﻩ ﺑﯽ ﺁﻭﺍﺯ ﺭﻭﺩ
ﻋﺎﺷﻖ ﻣﺴﮑﯿﻦ ﭼﺮﺍ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺗﺠﻤﻞ ﺑﺎﯾﺪﺵ
[تصویر:  87478613486332662847.jpg]
خوشبختی همین جاست‎
پشت این پنجره باران زده‎
وقتی صدای بوسه های باران را برزمین می شنوی‎
وقتی نسیم صبحگاهی بی دعوت به میهمانی تنت می آید ‎
وخنکای روح بخشش را تقدیم وجودت می کند‎
وتو پناه می آوری به آغوش گرمی که تمام دنیایت را رقم زده است ‎
خوشبختی همین جاست میان بازوان تو‎


 
عشق ، موانع به ظاهر محال را ذوب مي كند و از سر راه برمي دارد .
محبت ، غيرممكن را ممكن مي سازد

 
نمي دانم چرا ؟ اما تو را هرجا كه مي بينم ...
 كسي انگار ميخواهد زمن ، تا با تو بنشينم .....

تن يخ كرده ، آتش را كه مي بيند ، چه ميخواهد ؟ 
هماني را كه ميخواهم  تو را وقتي كه مي بينم ...

تو تنها ميتواني آخرين درمان من باشي ....
و بي شك ديگران بيهوده ميجويند تسكينم ....

تو ان شعري ، كه من جايي نميخوانم كه مي ترسم ....
به جانت چشم زخم آيد چو ميگويند تحسين ام ....

زبانم لال !!...اگر روزي نباشي من چه خواهم كرد ؟ 
چه خواهد رفت آيا بر من و دنياي رنگينم .....

نباشي تو اگر ناباورانه عشق مي بينند ....
كه اين من ، اين من ارام در مردن به جز اينم ...

 "محمدعلي بهمني"
 
خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!

 
[تصویر:  404034_205772252888501_1772112625_n7.jpg]
ای آنکه دوست دارمت، اما ندارمتبر سینه می فشارمت، اما ندارمت

ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت، اما ندارمت

در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت، اما ندارمت

می خواهم ای درخت بهشتی ، درخت جان
در باغ دل بکارمت، اما ندارمت

می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت، اما ندارمت
[تصویر:  hou5696.jpg]
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﺗﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ نباشم
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31