گریه ی آخر شب هایم …
انگار کافی نبوده …
این روز ها …
اول صبح ها هم …
گریه می کنم …
شانه ات کو؟
دنیایم باز به هم ریخته…
دوستی که چشم انتخاب کند محبوب دل نشود،ولی عزیزی که دل برگزیند بی گمان نور چشم خواهد شد...
برایم کــَـف زدند ، در آغوشـَـم گرفتند …تایید و تشویقــَـم کردند ..که آخــر فرامــ.ــوشت کــردم …دیگر تا ابـ.َـد بر لـَـبانم لبخنــدی تــَـصنعـی مهمـان است …اما بیــن خــودمـان باشــد …هنــوز تنهــ.ــا عزیزم تــــو هسـتــی
هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند…
می بینی..
تنها من نیستم که رفتنت را باور نمیکنم…
و خدا خواست که یک عمر نبیند…
یعقوب..
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد…