انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-بیست و پنجم مهر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
"حقیقت" 25 مهر

«همه چیزهایی که بدان واقف هستیم در معرض تغییر هستند، به خصوص چیزهایی که درباره

حقیقت میدانیم.»

کتاب پایه

v

بسیاری از ما تصور میکردیم میتوانیم "حقیقت" را شناسایی کنیم. معتقد بودیم حقیقت چیزی معین و تغییرناپذیر است که به آسانی و بیتردید قادر به درک آن هستیم. اما حقیقت واقعی این بود که اگر مستقیماً با حقیقت روبرو شویم، اغلب نمیتوانیم آن را درک کنیم. بیماری ما همه چیز را در زندگی ما تحت تأثیر قرار داد، به خصوص درک حقیقت. در واقع، چیزهایی که درباره حقیقت "میدانستیم"، تقریباً ما را از بین برد. قبل از اینکه بتوانیم حقیقت را شناسایی کنیم، باید وفاداری خود نسبت به اعتیاد را کنار میگذاشتیم و به نیرویی برتر یعنی منبع همه چیزهای خوب و واقعی اعتماد میکردیم.

همان طور که ایمان ما به نیرویی برتر افزایش یافته، حقیقت هم تغییر کرده است. از آنجا که قدمها را انجام دادهایم، کل زندگی ما از طریق نیروی التیامبخش اصول بهبودی شروع به تغییر کرده است. برای اینکه راه را برای این تغییر باز بگذاریم، مجبور بودهایم از تمسک به حقیقتی تغییرناپذیر و ثابت دست برداریم.

هر بار که با حقیقت روبرو میشویم، این حقیقت خالصتر و سادهتر میشود. درست همان طور که قدمها هر روز بر زندگی ما تأثیر میگذارند—البته اگر به آنها اجازه دهیم—شناخت ما از حقیقت نیز میتواند هر روز با رشد ما تغییر کند.

v

فقط برای امروز: چشمها و قلب خود را به روی تغییراتی که قدمها به وجود آوردهاند، میگشایم. امروز از طریق روشنبینی میتوانم حقیقت را در زندگی خود درک کنم.

موهبت ســـه گـانـه
تـواضـع را بـه درگـاه خـدا پیشکـش کـن و « او » تو را موهبتــ سـه گـانـه ی آرامش ، ســرور و عـشـق خواهــد بخشیــد .
امروز با مروري در لیست رنجش در قدم چهارم تلاش برای ترسیم احساسات سرکوب شده و کسب شخصيت و هويت از دست رفته‌ام هستم. يك ترسيم بدون ترس و قضاوت از خود، بدون محاکمه و محکوم کردن خودم. امروز متوجه شده‌ام كه هميشه در مورد ارزش‌هايم نظرات ديگران برايم اهميت داشت و من از ارزيابي خودم با خودم واهمه داشته‌ام. تمام دوران گذشته‌ام را در تلاش بوده‌ام كه مركز توجه و کانون تأييدات ديگران باشم. اين حالت مرا هرگز در حالت خشنودي قرار نمي‌داد. امروز توجه من به لیست رنجش در قدم چهارم نشان مي‌دهد كه توانايي خود را در قسمت عشق ورزيدن و خدمتگزاري به خود و ديگران تقويت نمايم. امروز توجه و ارج نهادن برای قدرداني و برای به‌آغوش كشيدن يك همدرد، بزرگ‌ترين منبع انرژي است که مي‌تواند تمام لحظات امروزم را شيرين كند. امروز مي‌توانم با قدرت گرفتن از خداوند در مورد خودم احساس خوب و ساعات قشنگي را تجربه كنم. آيا خداوند را به خاطر دانش برنامه قدرداني مي‌كنم، بدون اينكه از ديگران توقع درك و توجه داشته باشم؟ معناي عشق تقسيم آن با ديگران است!
25مهر از کتاب اندیشه امروز
احساس‌ ترحم‌ و دلسوزي‌ به‌ خود، در زمانهاي‌ مختلف‌ ما را رنج‌ داده‌ و آزرده‌ است‌.شايد بتوان‌ آنرا يكي‌ از زشت‌ترين‌ حالات‌ عاطفي‌ دانست‌ كه‌ شخص‌ تجربه‌ مي‌كند.ما حتي‌ از اينكه‌ ديگران‌ به‌ وجود اين‌ احساس‌ در ما پي‌ ببرند رنج‌ كشيده‌ايم‌ زمانيكه‌ديگران‌ حالت‌ ما را درك‌ كردند احساس‌ نفرت‌ كرده‌ايم‌ و هميشه‌ تلاش‌ كرده‌ايم‌ كه‌ باانواع‌ دلايل‌ وجود اين‌ حالت‌ را در خود كتمان‌ و يا آنرا زاييده‌ شرايط‌ و عوامل‌خارجي‌ بدانيم‌. شايد انگيزه‌ بيشتر ما در رابطه‌ با اين‌ احساس‌ متقاعد كردن‌ ديگران‌ دراين‌ مورد بوده‌ كه‌ شرايط‌ به‌ ما تحميل‌ شده‌ است‌.آيا من‌ گاهي‌ از اينكه‌ بر روي‌ زخمهاي‌ خود نمك‌ بريزم‌ احساس‌ لذت‌ مي‌كنم‌؟ آيا من‌ قادر به‌ تشخيص‌ علت‌ احساسات‌ و عواطف‌ خود مي‌باشم‌؟ زمانيكه‌ ذهن‌آشفته‌ من‌ اين‌ اجازه‌ را به‌ من‌ نمي‌دهد كه‌ با انگشت‌ گذاشتن‌ بر روي‌ دليل‌ واقعي‌ اين‌احساس‌ ناخوشايند نسبت‌ به‌ حل‌ مسأله‌ اقدام‌ نمايم‌ آيا از دوستانم‌ در گروه‌درخواست‌ كمك‌ مي‌نمايم‌؟ آيا در زمانيكه‌ سعي‌ در متقاعد كردن‌ ديگران‌ مي‌نمايم‌ تا با جايگزين‌ كردن‌ احساس‌ديگري‌ بجاي‌ احساس‌ ترحم‌، ناخودآگاه‌ ذهنم‌ در جستجوي‌ دلايلي‌ نيست‌ كه‌ براي‌خود احساس‌ تأسف‌ كنم‌؟
«با احساسات‌ خود در تماس‌ باش‌»

 
فقط برای امروز:
چو فرداشود فکر فردا کنیم
چرافکر بیهوده حالا کنیم؟
دلهایتان از حسرت دیروز و غم فردا دور باد.
 
الانان برنامه ای معنوی است
که بر اساس مذهب خاصی بنا نشده است و نیازمند عقاید مذهبی خاصی نمی باشد.برای عده ای از ما که در گذشته به ندرت تجربیات جالبی از مذهب داشتیم این آزادی اهمیت دارد .معنویت مستلزم این نیست که فلسفه یا قانون خاصی را به کار بریم. خواه این نیروی برتر را خدا،فرمانروای عادل،اللّه،عالم یا هر نام دیگری بنامیم،آنچه برای بهبودی ما ضرورت دارد،این است که به نیروی برتر از خود ایمان داشته باشیم(قدم دوم). تا وقتی که این اعتقاد را نداشته باشیم،بقیه قدم ها مفید واقع نخواهند شد.این نیروی برتر می تواند شبیه به الکتریسته باشد که روشنایی و چگونگی عملکرد بهبودی ما را اداره میکند. ضرورتی ندارد بدانیم واقعا چه الکتریسته ای برای استفاده از آن مورد نیاز است،تمام آنچه باید انجام دهیم،روشن کردن کلید است.
 یادآوری امروز  ::شاید من خداوند را با عشقی بیشتر در کسی که به او ایمان دارم جستجو کنم،یا برای عقیده ای که مدتها در من ریشه کرده به مقابله برخیزم و یا تلاش کنم تا همسو با بسیاری از عقاید نیروی برترم حرکت کنم.به هر چیزی که معتقدم،می توانم برای افزایش ایمانم دعا کنم.تنها انگیزه ای،برای یک عمل کوچک میتواند معجزه ای بیافریند. بالاخره وقتی فهمیدم مشکلات آنقدر بزرگ هستند که تنها توسط من حل نمی شوند،اگر برای پذیرفتن کمک یک نیروی برتر انگیزه ای داشته باشم،دیگر لازم نیست با مشکلات تنها باشم.