انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-بیست وسوم مرداد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
رهایی از محدودیتهای خود .......................... 23 مرداد

«نباید از محدودیتهای گذشته راضی باشیم. میتوانیم عقاید قدیمی خود را بررسی کنیم و آنها را دوباره ارزیابی کنیم.»

کتاب پایه

v

اکثر ما با تعداد زیادی از محدودیتهای به خود تحمیل شده در صدد انجام برنامه برمیآییم. این محدودیتها ما را از درک توان بالقوه کامل خود باز میدارند و از تلاشهای ما برای یافتن ارزشهایی که در اعماق وجود ما قرار دارند، جلوگیری میکنند. ما توانایی خود را برای راستی و صداقت نسبت به خود محدود میکنیم، توانایی خود را برای انجام وظیفه در محل کار محدود میکنیم و ریسکهایی را که مایل به انجام آن هستیم، محدود میکنیم—فهرست این محدودیتها بیپایان به نظر میرسد. اگر والدین یا معلمین به ما گفتند که هرگز موفق نمیشویم و ما نیز آنها را باور کردیم، احتمالاً از فرصتهای خود به قدر کافی استفاده نکرده‌ایم. اگر فرآیند اجتماعی شدن به ما آموخت که روی پای خود نایستیم، ما نیز روی پای خود نایستادیم، حتی اگر چیزی از درون، ما را به انجام این کار تحریک میکرد.

در معتادان گمنام فرآیندی در اختیار ما گذاشته شده که از طریق آن میتوانیم این محدودیتهای نادرست را شناسایی کنیم. از طریق قدم چهارم متوجه خواهیم شد که مایل به پیروی از همه قوانینی که آموختهایم، نیستیم. نباید قربانیان دائمی تجربیات گذشته باشیم. آزادانه میتوانیم عقایدی را که مانع از رشد ما میشوند، کنار بگذاریم. قادر به گسترش مرزهای خود برای احاطه کردن عقاید جدید و تجربیات جدید هستیم. برای خندیدن، گریستن و مهمتر از همه لذت بردن از بهبودی خود آزاد هستیم.

v

فقط برای امروز: از محدودیتهای به خود تحمیل شده رهایی مییابم و نسبت به عقاید جدید روشنبین هستم.

خدایا!تراشکر می گزارمدر همه ی شرایط واحوال در همه ی حوادث ورویدادها،
قلب خودرا سوی خداوند فرابر ودعا کن؛
«خدایا تراشکر می گزارم،خدایا ترا شکر می گزارم.»
23 مرداد
تجربيات گذشته‌ی من نشان مي‌‌دهد كه به‌غير از جلسات و پناهی جزء آغوش همدردان جايي و محلی ندارم. اعمالي كه در اثر وابستگي انجام داده‌ام در نظر اجتماع و ديگران غيرقابل بخشش و بازگشت مي‌باشد. ولي در جمع همدردان مرا مي‌پذيرند و مرا در مسير بهبودي ياريم مي‌دهند و هرگز مرا به خاطر كارهاي گذشته‌ام و لغزش‌هایم مسخره و نصيحت نمي‌كنند. امروز مي‌دانم كه بيماري من لاعلاج است و امكان بازگشت و عود بيماريم به‌خاطر جدی نگرفتن برنامه وجود دارد. با آموختن شهامت در صادقانه مشارکت کردن، از دوستان بهبودی سعي مي‌كنم امكان ابتلاي و عود مجدد بیماریم را كاهش دهم. امروز آموخته‌ام كه اگر در مسير بهبودي لغزيدم جايي بهتر از گروه ندارم. من با بازگشتم تجربه‌ی خود را در اختيار ديگران قرار مي‌دهم، تا آنها هم بتوانند از آن برای یاری به خود استفاده كنند. برنامه‌ی خودیاری روی سادگی و صداقت باخود بنا نهاده شده است و طول و عرض خاصی ندارد که کسی با طولانی بودن حضورش در برنامه ارشد و رئیس گروه شود. لذا جلسه مال همه است و صاحبش خداوند مهربان است. هیچ‌کسی حق دخالت و نظر دادن به کسی را ندارد. آیا متوجه شده‌ام بهترین روش برای من همین روشی است که در این برنامه است.
دوباره برگرد!