انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-دوازدهم مرداد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
اعتماد به افراد12 مرداد

«بسیاری از ما اگر نمیتوانستیم به گروه و اعضای NA اعتماد کنیم، جای دیگری برای رفتن نداشتیم.»

کتاب پایه

v

اعتماد به افراد یک ریسک است. انسانها به فراموشکاری، غیر قابل اطمینان بودن و ناقص بودن مشهور هستند. اکثر ما از محیطهایی میآییم که خیانت و بیتفاوتی در میان دوستان شایع بوده است. حتی قابل اطمینانترین دوستان ما خیلی هم قابل اطمینان نبودند. وقتی به درهای NA میرسیم، اکثر ما تجربیات زیادی داریم که بر اعتقاد ما مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن افراد صحه میگذارد. با این حال، بهبودی ما اقتضا میکند که به افراد اعتماد کنیم. با این معما روبرو میشویم: با وجودی که افراد همیشه قابل اعتماد نیستند، باید به آنها اعتماد کنیم. با توجه به تجربیات گذشته خود چگونه این کار را انجام دهیم؟

اولاً، به خود یادآور میشویم که قوانین اعتیاد فعال در بهبودی کاربردی ندارند. اکثر اعضای انجمن ما حداکثر تلاش خود را میکنند تا بر اساس اصول روحانی که در برنامه یاد میگیریم، زندگی کنند. ثانیاً، به خود یادآور میشویم که ما نیز 100 درصد قابل اطمینان نیستیم. ثالثاً، و مهمتر از همه، متوجه میشویم که باید به اعضای انجمن NA اعتماد کنیم. زندگی ما در مخاطره است و تنها راه پاک ماندن، اعتماد به این افراد خیرخواه است که مسلماً کامل نیستند.

v

فقط برای امروز: به اعضای انجمن خود اعتماد میکنم. اگرچه آنها بیشک کامل نیستند، اما بهترین امید من هستند.
آن کس که ذره ای از وظایفش را به انجام می رساند،خروارها سُرور بهره می برد.
12 مرداد
به عنوان يك فرد وابسته، وقتي سعي در رهايي از وابستگي و هم‌وابستگی دارم، نمي‌توانم وسوسه‌ی شديد آن را از بين ببرم. در وجودم شخصيتي لجوج و يك دنده سعي مي‌كند، كه برای چندمین‌بار مرا به طرف لغزش بكشاند. اصول برنامه‌ی خودیاری مي‌گويد، حتي اگر نتوانم اين وسوسه را از بين ببرم مي‌توانم وجود و قدرت ویرانگرش را بپذيرم. واقعيت اين است كه تا من نتوانم وسوسه‌ی خود را بپذيرم نمي‌توانم از وابستگي رها شوم. مسئله ساده است. اگر من مي‌خواهينم از وابستگي رها شوينم بايد وسوسه‌ی قدرتمند آن را نيز بپذيرم، چون رهايي از وابستگي در اهميت نخست قرار دارد. پذيرش و اقرار به داشتن وسوسه‌ی آن وابستگي به اين معني نيست، كه من اين وابستگي را خواهانم يا آن را دوست دارم، بلکه مي‌خواهم از شر آن وابستگي‌ها رها شوم پس وسوسه‌ی آن را هم مي‌پذيرم. آيا بهبودي ارزش مبارزه با وسوسه را دارد؟ واقعیت این است که وسوسه از بین نمی‌رود، امّا راه‌هایی برای ضعیف کردنش وجود دارد، مانند: نشریات، راهنما، دوستان همدرد و جلسات رهایی از عادت و وابستگی و هم‌وابستگی‌های ناسالم. آیا فقط برای امروز سعی دارم که افکارم را روی بهبودیم قرار داده و دست از لجاجت بردارم؟
وسوسه را بپذير و رها شو!