انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-نوزدهم تیر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
19 تیر نگرش مثبت

«آن منفیبافی قدیمی

هر جا که میرفتم به دنبال من میآمد.»

کتاب پایه

v

نگرش منفی علامت اعتیاد فعال است. در هر اتفاقی که در زندگی ما رخ داد، فرد یا چیز دیگری مقصر بود. دیگران را به خاطر کمبودهای خود با مهارت خوبی سرزنش میکردیم. در بهبودی یکی از اولین چیزهایی که برای رسیدن به آن تلاش میکنیم، پیدا کردن نگرشی مثبت است. متوجه میشویم اگر طرز فکر منفی خود را با اصول مثبت جایگزین کنیم، زندگی بسیار روانتر جریان مییابد.

در حالی که نگرشی منفی، ما را در دوران اعتیاد فعال تعقیب میکرد، اکثر اوقات این نگرش میتواند ما را تا اتاقهای معتادان گمنام دنبال کند. چگونه میتوانیم شروع به تغییر نگرشهای خود کنیم؟ از طریق تغییر دادن اعمال خود. این کار آسان نیست، اما میتوان آن را انجام داد.

میتوانیم از گوش دادن به طرز صحبت خود شروع کنیم. قبل از اینکه لب به سخن بگشاییم، از خود چند سؤال ساده میپرسیم: آیا چیزی که میخواهم بگویم، درباره مشکل است یا راه حل آن؟ آیا چیزی که میخواهم بگویم، لحن عشقآمیزی دارد؟ آیا چیزی که باید بگویم مهم است یا آیا اگر دهان خود را بسته نگه دارم، همه صرفاً راحتتر خواهند بود؟ آیا صرفاً صحبت میکنم تا صحبت خود را بشنوم یا آیا "صحبتهای خردمندانه" من هدفی را دنبال میکند؟

نگرش ما در اعمال ما نمایان میشود. اکثر اوقات چیزی که واقعاً مهم است، حرف ما نیست، بلکه نحوه بیان ماست. وقتی یاد میگیریم به طرز مثبتتری صحبت کنیم، متوجه بهبودی نگرش خود نیز خواهیم شد.

v

فقط برای امروز: میخواهم از منفیبافی آزاد باشم. امروز، به طرز مثبت صحبت میکنم و عمل مینمایم.
انسان بدون لطف خدا به هیچ چیز نمی رسد.
وقتی این حقیقت را تشخیص دهد از هیچ بودن خود وهمه چیز بودن خدا آگاه می شود وبیشتر وبیشتر به خدا روی می کند.
چنان چه راما کریشنا می گوید:
«مانند طفلی می شود فقط مادرش را صدا می زند وهمه چیز را به او می سپارد.»
19 تير
من در گذشته‌ام آنقدر با محروميت‌ها و خلاهايم غرق و درگیر بودم، حتي در لحظاتي كه شاد بودم را هم احساس نمی‌کردم و آنها را نمي‌ديدم. من اسير ذهن بيمار تخیلی و توهم زده‌ی خودم بودم و سعي مي‌كردم با جلب ترحم دیگران و خودم نشان دهم كه من قرباني عملكرد ديگران و خالق خودم شده‌ام. آيا مي‌دانم كه مظلوم‌نمايي يكي ديگر از شاخه‌هاي بيماري وابستگي در من است، كه گاهي چنان در من فعال مي‌شود، که احساس بدبختی می‌کنم؟ امروز سعي مي‌كنم دست از تمرين اصول زندگي كردن بردارم و به صورت منطقي با مسائل روبه رو شوم و زندگي را كمي جدي‌تر بگيرم. آیا متوجه شده‌ام که اجرای اصول زندگی یک روش مهارتی است که باید آنرا آموخت؟ آیا متوجه شده‌ام که تسلیم شدن در برنامه یک اصل معنوی و روحانی است، که در ابتدا با حرف، سپس با عملکرد نشان‌داده می‌شود؟ مطمئن هستم اگر امروزم را در آرامش باشم و با اجرای امور ساده موفق شوم، فردایی بسیار عالی خواهم داشت. من فقط باید به خودم فرصت دهم و به خالق خودم باور داشته باشم. در هر شرایطی با راهنمایم تماس بگیرم و احساساتم را در جلسات و با دوستان مشارکت کنم. امروز خداوند را به خاطر واقع بينيم سپاسگزارم.
امروز من قرباني وقايع نيستم!
19 تیر
اتحاد و یکپارچگی ما در عین تفاوتی که داریم چیزی است که من را در الانان نگه داشته است . سنت چهارم میگوید . هر گروه باید مستقل باشد و جلسات از طریق مسیری در جریان سنت ها و مناسب حال اعضاء بدون اینکه به اتحاد و یکپارچگی الانان صدمه ای وارد سازد ، اداره میشود بعضی گروهها به چهارچوب خاصی متوسل میشوند و بعضی ساختار متفاوت دیگری را بکار میگیرند . چرا باید از اینکه یک گروه دیگر الانان ساختاری متفاوت از آنچه مشابه شرایط من است ارائه میدهد ، ناراحت شوم ؟ چرا باید پافشاری کنم که فقط راه و ایده من درست است ؟ هنگامیکه به یاد آوردم همگی در نهایت یک هدف را دنبال می کنند دریافتم که اصول الانان همگی دقیقا یک هدف دارند و مهم نیست که من به چه گروهی و در چه شهری ملحق میشوم هر یک از ما نقش مهمی را در این همبستگی ایفاء می کنیم ، حمایت هریک از ما کمک بسزایی در بهبودی دیگری ، از اثرات الکلیسم است . با این پایه محکم عشق و حمایت از سوی هریک از ما ، تک تک ما می توانیم با یکپارچگی و اتحاد با هم در کل ، غنی تر و استوارتر شویم .
یاد آوری امروز
با تکیه بر نیروی برترمان " خداوند" همه چیزها در دنیا زیبا هستند . دعا میکنم که تمام سختی ها و فشارها را رها کنم و در مقابل زیبایی اتحاد و یکپارچگی را در عین گوناگونی ببینم . " پافشاری و سماجت احمقانه و از روی نادانی در یک کارنشانه کوتاهی عقل است"
.