انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-چهاردهم فروردین
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
فقط برای شما 14 فروردین

«اعتقاد به بیداری روحانی

در شخصیتهای مختلفی که در انجمن هستند، به شکلهای مختلفی بروز پیدا میکند.»

کتاب پایه

v

اگرچه همه ما قدمهای یکسانی را طی میکنیم، هر یک از ما بیداری روحانی حاصل از آنها را به روش خود تجربه میکنیم. شکلی که بیداری روحانی در زندگی ما به خود میگیرد، بسته به اینکه چه کسی هستیم متفاوت خواهد بود.

برای برخی از ما بیداری روحانی وعده داده شده در قدم دوازدهم، به احیای علاقه ما به مذهب یا عرفان منتج میشود. برخی دیگر از افراد شناختی از زندگی اطرافیان خود پیدا میکنند و شاید برای اولین بار همدردی را تجربه کنند. برخی دیگر نیز متوجه میشوند که قدمها آنها را نسبت به اصول رفتاری یا اخلاقی خود هشیار کرده است. اکثر ما بیداری روحانی خود را به صورت ترکیبی از این حالتها تجربه میکنیم و مانند فردی که بیدار شده است، هر یک از این ترکیبها نیز منحصر به فرد است.

اگر انواع مختلف بیداریهای روحانی بسیار زیاد است، از کجا بفهمیم یکی از این انواع را به درستی تجربه کردهایم؟ قدم دوازدهم دو علامت را به ما ارائه میدهد: اصولی را یافتهایم که میتوانند به خوبی ما را هدایت کنند، نوعی از اصول که مایل به اجرای آن در همه امور هستیم. به تدریج نسبت به مشارکت کردن رایگان تجربیات خود با سایر معتادان توجه کافی مبذول میداریم. فرقی نمیکند جزییات بیداری ما چگونه است، در هر حال، به همه ما راهنمایی و عشق مورد نیاز برای زندگی رضایتبخش و روحانی بخشیده شده است.

v

فقط برای امروز: بیداری روحانی من، صرف نظر از شکل ویژهاش، به من کمک کرده است تا جایگاه خود در دنیا را با عشق و زندگی پر کنم. بدین خاطر سپاسگزارم.
چهاردهم فروردین فقط برای امروز-روز به روز -شاپور الف
امروز خداوند را سپاسگزار هستم می‌دانم که مرا در به ‌کارگیری اصول خودیاری بهبودی کمک خواهد داد. خداوند با رهایی من از دست دیو عادت و وابستگی و هم‌وابستگی‌ها به من حق انتخاب داده و مرا کمک کرد، تا از بلاتکلیفی در این جهان نجات یابم و بدانم که بیهوده خلق نشده‌ام. با آرامشی که در حریم او پیدا می‌کنم، آن را به عنوان عشق به خود و دیگران اهدا خواهم نمود. ارزش‌های واقعی بهای بودن در امان خداوند است. او مرا در انتخاب حال خوبی، دوستان بهبودی شیوه‌های مناسب زندگی، احساس تعلق خاطر، احترام به عواطف و احساساتم همراهی می‌کند. از او می‌خواهم که مرا در رهایی از احساسات و اعمالی که به خود و دیگران زیان می‌رساندم، یاری دهد. این‌که در هر لحظه حالتم متغیر خواهد بود و ممکن است در این تغییر حالت افکار و رفتارم به صورت خودخواهانه نشان دهم. زیرا بیماری من با کوچکترین مسئله هم عود می‌کند. باید بدانم که در این تغییر حالت‌ها من مقصر نیستم، امّا در همه حال می‌توانم حال خودم را خوب نمایم و از این حالت خارج شوم، اصول روحانی و معنوی برنامه توانایی شناخت و مراقبت و جبران خسارت را به من داده است.
از این‌که حق انتخاب دارم زندگیم زیبا شده!
نقل‌قول: نیایش ودعا خدارا به سوی ما نمی کشد،بلکه مارا به سوی خدا نزدیک می کند.
هرچه بیشتر دعا کنیم بیشتر خداگونه می شویم وتشخیص می دهیم که به چیزی نیاز نداریم.زیرا :
همه چیز خوب است وخوب بوده است وخواهد بود.
14 فروردین
چهاردهم فروردین
من در الانان یاد گرفتم که تلاش من برای ترک دادن الکلیسم دیگری محکوم به شکست است جون من در مقابل آن عاجزم ،دیگران در این انجمن نیز شکست خورده اند ولی تقریبا از این نظر خوشحال بنظر میرسند . با گذشت زمان متوجه شدم با رها کردن این جنگ که می دانستیم به شکست منجر میشود آزاد شدیم .به تدریج فهمیدم هر انچه انجام دهم یا انجام ندهم الکلی ام را متقائد به ترک نخواهد کرد . بطور ذهنی این را فهمیدم ولی مدتی طول کشید تا در قلبم به آن معتقد شدم .جلسات مکرر ،تلفن ها و نوشته ها در جریان این یاد گیری غیر قابل انکار بودند . سپس هنگامیکه عزیزم پاک بودن را انتخاب کرد .راههای جدیدی برای بکار بردن این اصول "عاجز بودن"پیذا کردم با اینکه وسوسه شده بودم . که تعداد جلسات رفته شده را بررسی و الکلیم را در هر چیز ناراحت کننده حفظ کنم ،قبول کرده بودم که هیچ کاری برای حفظ و یا و یا شکستن پاکی دیگری نمی توانم انجام دهم . پس از مدتی متوجه شدم که ترسهای من زیاد مربوط به الکلیم نبودند . برعکس نشان دهنده این بودند که احتیاج داشتم که روی خودم کار کنم.
یاد آوری امروز
وقتی می توانم قبول کنم که در مقابل الکلیسم عاجزم ، بیشتر قادر به اداره زندگیم هستم امروز مسیری که به آزادی شخصی و آرامش منتهی میشود را پیش میگیرم که با تسلیم من شروع میشود "اگر بتوانیم این برنامه را وارد همه مراحل زندگی روز مره خود کنیم رشد روحانی ما نا محدود می شود
اندیشه امروز از کتاب a day at a time تاریخ ۱۴ فروردین
من میدانم که در نبرد علیه موادمخدر به تنهایی قادر به مبارزه نیستم و اعتقاد دارم که تکیه بر خداوند تنها راه نجات من از این گرداب هولناک میباشد. تنها اوست که میتواند مرا در پیروزی بر ناممکن ها یاری نماید . رسیدن به این واقعیت بود که مرا در (( گریختن از خود)) و (( جنگیدن با خود)) یاری داد و موجب شد برای نخستین بار (( رهایی واقعی را تجربه کنم.
زمانیکه از خود میگریزم و با خود در ستیز هستم ایا علت ان اهمیتی دارد?
ایا من میدانم که تنها با تسلیم شدن به خواست خداوند میتوانم در مبارزه با اعتیاد به پیروزی برسم?
میدانم که تسلیم به خواست خداوند در حقیقت درخواستی است برای (( صلح)) و (( ارامش)).
ایا من دریافته ام که پس از سپردن زندگی خود به خداوند دیگراجباری ندارم که مانند یک فراری خسته خود را از هرکس و هرچیز مخفی نمایم و به تنهایی بار تمام ناملایمات را بر دوش کشم?
ایا من قادرم که با کمک برنامه بهبودی بار دیگر (( سلامت)) و (( پاک)) زندگی کنم ?ایا خداوند مرا یاری خواهد داد تا راه خود را بیابم?
<< اول تسلیم بعد ارامش>>