انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: جمله های غمگین و گریه آور
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
دلتنگی های آدمی را،
باد ترانه ای میخواند
رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده
میگیرد
و هر دانه ی برفی
از اشکی نریخته حکایت دارد
"اسمم" را سنگی نگه میدارد...
"خودم" را گوری...
"یادم" را... نمیدانم...؟

"اسمم" را سنگی نگه میدارد...
"خودم" را گوری...
"یادم" را... نمیدانم...؟
گفته باشم ! من درد میکشم ، تو اما چشم هایت را ببند ، سخت است بدانم می بینی و بی خیالی .
احساس غربت می کنم وقتی کنارم نیستی
با اشک خلوت می کنم وقتی کنارم نیستی
تصوریر زیبای تو را در کنج دل چسبانده ام
آن را زیارت می کنم وقتی کنارم نیستی
نگاهم نکن
خواهش میکنم
وقتی نگاه میکنی و
با بی تفاوتی
نگاهت را برمیداری…
از خودم
از دلم
خجالت میکشم…
انانکه که گفته بودند پای رفاقت جان می دهند
جانشان جای دیگر سند خورده بود
محض تعارف حرف مفت زدند!
[تصویر:  1398934935391.jpg]
از اینکه به اطاقم بیایی و در را باز کنی
هراس ندارم
فقط
قبل از آمدن تماس بگیر
شاید کمی پیر شده باشم
امشب شب تولدم من است ولی چیزی برای ترکاندن ندارم جز بغض !
روزی خواهد آمد که دردم را بفهمی
روزی که دیگر هیچ دردی را نمی فهمم !
صفحه‌ها: 1 2 3