انجمن بانیان بهبودی

ما انسانها برای استفاده بردن و استفاده دادن خلق شده ایم. اما آموزش ما بطوری تنظیم و اداره شده است که فقط از هم و هرچیزی سوءاستفاده میکنیم. در اصل باید گفت که ما فقط سوءاستفاده کردن را آموخته ایم. سوءاستفاده از مذهب و دین هم از این قاعده خارج نیست. ما فقط چیزهایی صوری از دین و مذهب گرفتیم و بصورت ابزاری از آنها سوءاستفاده کردیم و آخر و عاقبت ما از این سوءاستفاده باعث ویرانی و آشفتگی ما در زندگی گردید. من از سن هشت سالگی با همه اقلیتهای مذهبی درگیر میشدم و عده دیگری رو هم تحریک میکردم با من همداستان شوند. این مردم آزاری تا سن هجده سالگی داشتم. روزی برای نماز ظهر وضوع گرفته بودم خانومی پسر بیمارش را در خانه ی ما آورد و من هم برای دادن پیام به در خانه رفتم و با کراهت با این جوان دست دادم. چون فکر میکردم وضوعم باطل خواهد شد. این طرز تفکر من بود که در دوران زندگی نکبت بارم از من کثیف تر موجود دو پایی خلق نشده بود. در سن نوجوانی داخل کلیسایی شدم و مراسم آنجا را با تمام خودخواهیم به هم زدم و در جوانی و شبهای تاسوعا و عاشور گوسفندهای نذری را برای پخت آماده میکردیم گوشت راسته و دل و جگرش را کش می رفتم و با دوستان هم مصرفی میخوردیم و صدها مورد دیگر از سوءاستفاده هایی دینی و مذهبی دیگر...