انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 5) در مورد میل و ارادهی شخصی (هوای نفس) كه هميشه باعث تباهی و بروز مشكلات در زندگیتان
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
5) در مورد میل و ارادهی شخصی (هوای نفس) كه هميشه باعث تباهی و بروز مشكلات در زندگیتان شده است چند مثـال زنده بيان كنيد.
نفس همان خواسته های ما در زندگی است چه خوب باشد و چه بد. اما هوای نفس یعنی زیاده خواستن از هر چیزی است. کودکی که عادت دارد یک بسته آدامس را بخورد و یا هر چیزی که موجود است را داشته باشد و برای اینکار تمام قدرتش را بکار ببرد. هوای نفس را بصورت عادت در خودش پرورده است که هرچیزی را متعلق به خودش کند و بقیه در نظرش هیچ سهمی ندارند. نفس را استفاده می دانیم و هوای نفس را سوءاستفاده تعریف میکنیم. در اصل نداشتن تعادل در اداره کردن امور زندگی و تبادل احساسات و عواطف هوای نفس است. من بمرور با زیاده خواهی و فکر بکر احمقانه از همان دوران کودکی مشکل ایجاد میکردم. مثلاً وقتی میدیدم خواهران و برادرم روی زانوی پدرم مینشستند. به زور و تهدید آنها را محروم از بغل و زانوی پدرم میکردم و خودم می نشستم و پدرم هم از اینکارم خوشش نمی آمد و مرا از خودش می راند. من بخاطر یک قلم استخوان در آبگوشت برادر و خواهرانم چنان رفتاری میکردم که کلی کتک میخوردم و این عادت را در زندگیم وارد کردم. اگر سیگار میکشیدم(درسن 4 سالگی شروع کردم) بیشترین سم سیگار مال من بود. وقتی الکل می نوشیدم تا جایی میخوردم که بیهوش و مست و خراب بشم و خودم هم ندانم چه میکنم. در بزرگسالی آنقدر مواد کشیدم که بالا می آوردم و در نهایت معتاد به سیگار و الکل و مواد مخدر و قرص و قمار و شرطبندی شدم.
در دوران بهبودی بارها دلسوزی بیجا کردم و زندگی خودم را اشفته کردم'مثلا به یک عضو جدید اعتماد بیش ازحد کردم واوبا گذاشتن شماره ام در یک شبکه باعث ایجاد مزاحمتهای فراوان گردید'اراده شخصی من زود اعتماد میکند و زود هم ضربه میخورم'من دیگر کسی را براحتی در زندگی ام راه نمیدهم'در دوران مجردی ام مبلغ زیادی بخاطر اعتماد به یک عضو برنامه از دست دادم'اعتماد باید در چارچوپ و تعریف شده باشد و گرنه خودم با دست خودم زندگیم را اشفته میکنم'فقط اعتماد به خدا حد و مرضی نباید داشته باشد'