2013-12-10، 11:24
2013-12-21، 09:45
رها کردنیعنی کنترل نکردن'شانه های من ضعیف است و باید مشکلاتی که در حد توان من نیست را رها کنم و به خدا بسپارم'مثلا اینکه چرا سیل امده چرا زلزله امده به خداوند ربط دارد نه م ننمن فقط باید به زلزله زدگان کمک کنم
2014-01-05، 10:31
در واقع رها کردن به معنای واقعی در قدم سوم اتفاق می افتد من تصویری روشن از خود پیدا می کنم ، مسئولیت اعمال خود را می پذیرم و با احساسات خود کنار می آیم و تمام نواقص اخلاقی را که طریقه زندگی برای من بوده است به خدا می سپارم . من قادر به تغییر خیلی چیزها نیستم و در هنگام بحران و اتفاقات ناگوار سعی می کنم با شرایط زندگی روبرو شوم و بجای جلب احساس ترحم و دلسوزی و یا احساس گناه سعی می کنم به نیروی برترم اعتماد کنم .
2014-02-24، 01:19
رها کردن با بی تفاوتی فرق داره و من اینو نمی دونستم...
رها کردن یعنی همون جلمه قدیمی که رها کن و بسپارش به امان خدا!!!
یعنی به پناه کسی که بیشتر و بهتر از تو مراقبشه....یعنی با عشق دست از کنترل بردار و بایست و از دور نگاه کن که در آغوش خداست....
چرا باید رها کنم؟ چون کاری از دستم برنمیاد....جز اینکه شرایط رو سختر کنم
چه چیزی رو باید رها کنم؟ اول از همه نقص هام و باورهای غلطم....بعد هم هموابسته هام
رها کردن یعنی همون جلمه قدیمی که رها کن و بسپارش به امان خدا!!!
یعنی به پناه کسی که بیشتر و بهتر از تو مراقبشه....یعنی با عشق دست از کنترل بردار و بایست و از دور نگاه کن که در آغوش خداست....
چرا باید رها کنم؟ چون کاری از دستم برنمیاد....جز اینکه شرایط رو سختر کنم
چه چیزی رو باید رها کنم؟ اول از همه نقص هام و باورهای غلطم....بعد هم هموابسته هام
2014-05-30، 12:08
رها کردن یه نوع مهارت ک ما وابستگان ب مرور باید این مهارت رو یاد بگیریم.
رها میکنیم تا ب ارامش برسیم,اشفتگیهای درونی و برونی زندگیمونو سامان دهی کنیم
قطع وابستگی هامون را رها می کنیم.
قطع وابستگی جدایی از فرد یا چیزی نیست بلکه رهایی از معضل درگیری با خود است.
قرار نیست فقط رها کنیم بلکه باید نقش خودمون رو انجام بدیم و بعد رها کنیم,
بعد از انجام نقشمون باید بدونیم چیزی فراتر از تلاش کردن هست بنام رها کردن
رها میکنیم تا ب ارامش برسیم,اشفتگیهای درونی و برونی زندگیمونو سامان دهی کنیم
قطع وابستگی هامون را رها می کنیم.
قطع وابستگی جدایی از فرد یا چیزی نیست بلکه رهایی از معضل درگیری با خود است.
قرار نیست فقط رها کنیم بلکه باید نقش خودمون رو انجام بدیم و بعد رها کنیم,
بعد از انجام نقشمون باید بدونیم چیزی فراتر از تلاش کردن هست بنام رها کردن
2014-07-14، 12:43
رها كردن به معناي بي مسئوليتي نيست بلكه به معناي انجام دادن سهم خودم و رها كردن سهم خداوند است ..
رها كردن كنترل _ تشويش و نگراني ست ....
چه چيز را ؟ چرا ؟ چيزي كه من از انجامش ناتوان و عاجزم ..و نياز به يك قدرت برتر دارد ...
رها كردن كنترل _ تشويش و نگراني ست ....
چه چيز را ؟ چرا ؟ چيزي كه من از انجامش ناتوان و عاجزم ..و نياز به يك قدرت برتر دارد ...
2014-12-26، 03:30
رها کردن یعنی اینکه من دیگه هیچ کسی وهیچ چیزی کنترل نکنم وفقط روی خودم کار بکنم خودم قوی بکنم اگه تو اینده خواست خدا بود بتونم بدون وابستگی به کسی کمک بکنم یعنی اینکه همه چیز دست خدا بسپارم یعنی سهم خودم را درست انجام بدهم یعنی اطرافم ادم ها وحتی کائنات رها کنم ترس هام رها بکنم جسمم رها بکنم انجمن دوستان بهبودی رها بکنم....به نظر من رها کردن یعنی زندگی بکن بگذاردیگران هم زندگی بکنند. چون اگه رها بکنم انوقت به ارامش میرسم ورابطه ام با خداوند هم درست میشود.
2015-02-15، 07:32
رها يعني سپردن به کسي که تواناي وداناي وارادش سازندس من عمري خودم دست نواقصم سپردم ودردشم کشيدم.
چه چیزهاي رو بايد رها کنم.اوناي که منو از مسير بهبودي دور ميکنه ترس هواي نفس لذت طلبي يعني درونم. چرا بايد رها کنم.چون ياد گرفتم ديگه نبايد کنترل کنم چون به اين باور رسيدم که تواناي برطرف کردن مشکلاتمو ندارم و کاري از دستم بر نمياد.
چه چیزهاي رو بايد رها کنم.اوناي که منو از مسير بهبودي دور ميکنه ترس هواي نفس لذت طلبي يعني درونم. چرا بايد رها کنم.چون ياد گرفتم ديگه نبايد کنترل کنم چون به اين باور رسيدم که تواناي برطرف کردن مشکلاتمو ندارم و کاري از دستم بر نمياد.