انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 13) مفهوم انكار براي شما چيست؟ و چه مطالبي را كه براي ديگران و نزديكان گاملاً واضح بو
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
مجبور بودم انکار کنم تا مجبور نباشم کاری انجام بدم.
مثلا می گفتم : دنیا دو روزه! یعنی اینکه:من به مصرف ادامه می دم چون دنیا دو روزه! دروغ می گفتم به خودم. من به مصرف ادامه می دادم چون نمی تونستم مصرف نکنم. این نوع فکر کردن هر موقع که وسوسه می شم نسبت به چیزی دوباره میاد تا نتونم با خودم صادق باشم. می گه: لازم نیست در موردش صحبت کنی!
وقت هایی که میل من برای عمل کردن از روی بیماریم خیلی شدید است و حالم بد است زنگ زدن به راهنما برایم سخت است. چیزی به من می گوید لازم نیست زنگ بزنی . می گوید مشکلی نیست و خودت از پسش بر میای. فلانی که از تو خیلی بدتره! حالا نمی خواد اینقدر به خودت سخت بگیری! در حالی که وسوسه امانم را بریده و لازم است کسی به من کمک کند انکار نمی گذارد که من به لحظه عاجز بودنم واقف شوم و اقدامی انجام دهم. انکار می گوید تو بیمار نیستی!
سلام عرض ادب
تجربه من از انکار
یکی از کشنده ترین ابزار بیماری اعتیاد من انکار است... که سامانه دفاعی من بیمار هست که قوی‌تر از سامانه دفاعی اس 500روسیه.. که باعث میشه من چشم هامو بر روی واقعیت‌هایی که هست ببندم.. ونپذیرفتن مسئولیت‌های که برای دیگران آشکار هست ولی برای من پنهان... انکار یعنی ناصداقتی.. انکار بهانه و دست آویزهای هست ک من برای رفتارهای بیمار گونه خودم می آورم.. زمانی میتونم این دیوار انکار رو خراب کنم که با خودم و با خودم و با دیگران صادق باشم وبا اقرار صادقانه اولین ضربه رو به انکار بیماریم بزنم... سیسیتم دفاعی من بیمار هست که جلوی واقعیت ها سریع واکنش نشان میدم
صفحه‌ها: 1 2