انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 8. آيا پس از شنيدن این‌که بيمار هستيد چه واكنشي نشان داديد؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
8. آيا پس از شنيدن این‌که بيمار هستيد چه واكنشي نشان داديد؟
بله از بدو تولدم در خانواده پدرم و عمو و پدر بزرگان و مادر بزرگم، شوهر خواهرم سیگار و چپق و قلیان میکشیدن و من هم از سن چهارسالگی از سیگارهای پدرم برداشته و در توالت و جاهای خلوت سیگارم را شروع کردم و تا سن هشت سالگی روزی پنج نخ سیگار میکشیدم و این سیگارها را بیشتر از این و آن بر میداشتم و عاقبت وقتی در سن دوازده سالگی با استقلال مالی در اثر وارد شدن به بازار کار و خیابان سیگارم یک بسته شد و من سعی داشتم بیشتر از بیست نخ نشود و من فاصله روشن کردن، این سیگار با سیگار بعدی را خماری پس میدادم و بشدت با میل به مصرفم درگیر میشدم و با اینکه اخطار پزشکان و جراید و رسانه های گروهی را راجع به مهلک بودن سم نیکوتین را میشنیدم و میخواندم اما قدرتم در مقابل مصرف نکردن خیلی پایین و حتی هیچ بود. من دوست نداشتم دهان و هیکلم بوی نیکوتین بدهد، چون نمیتوانستم آن را قطع کنم و مصرف دیگر دست خودم نبود. من قادر نبودم یک زندگی بدودن دود تنباکو را ادامه دهم، با توجیه و بهانه و فرافکنی تقصیر را گردن این و آن می انداختم.