انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 4-این هفته چه چیزهایی وجود داشت که من در مقابلشان عاجز بودم ؟ (سئوالاتی در مورد عجز )
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
4-این هفته چه چیزهایی وجود داشت که من در مقابلشان عاجز بودم ؟
(سئوالاتی در مورد عجز )
عجر کلمه اي که من هيچ وقت فکر نمي کردم در مقابل اين کلمه سر فرود اورم وبگم يک بار عاجزم چون عجرز رو م من در کساني ميديدم که نقص عضو داشته باشند ولي امروز من عجزم را با اومدن به برنامه قبول کردم ..

این هفته من اگر بخوام واقعبينانه نگاه کنم وبگم در مورد رفتار دیگران عاجز بودم ودر مقابل توهین وناسزا گفتن یک دوست عاجز بودم من همه کاري کردم تا هميشه اون راضي باشه ولي الان ميدونم اشتباه بزرگي کردم امروز بايد از اون دور باشم تا خودش تاوان اشتباهاتش رو بده من همیشه حمایتش کردم وحتی امروز میفهمم که چه اشتباهی را کردم واون بهم نسبتی داد که هنوزم برام سوال شده که چرا باید اینگونه باشیم وبهم توهین کنیم ..من امروز در مقابل افکارم وعصبانیتم که داشت بهم خسارت میزد نتونستم خودم رو نگه دارم ولی خدا رو شکر میکنم که ابزار برنامه را دارم ودعاي ارامش وجایی که بتونم با یکی از احساسم بگم
سلام

اول از همه درمفابل وابستگی های ناسالم خودم عاجز بودم

درمقابل رفتارهای اطرافیان وعملکردشون عاجز بودم

امروز اقرار میکنم که من نمی توانم هیچ کس وهیچ چیز را تغییردهم واعتراف می کنم از انجام کارهای تکراری منفی وبیهوده

خسته شدم واز نیروی برترم می خواهم که کمکم کنه که این عجز رو بپذیرم.
من اين هفته در برابر کارهاي خودم که برنامه ريزي ندارم عاجزم ،دربرابر کارهاي فرزندانم شيطو ني هاشون ودرس نخوندن شون عاجز بودم در برابر کارهاي شوهرم وبيماريش عاجز بودم وخيلي چيزهاي ديگه .........وهمه اينها را به دستان پر توان خدا ميسپارم وازش ميخوام که خودش کمکم کنه تا پذيرش همه اينها را داشته باشم Smile
در مقابل احساسات و کارهای خودم خیلی عاجز بودم.
در مقابل پدر مادرم و برادرم .
در مقابل پدر مادرم سکوت کردم اما سکوت بدون پذیرش ، و در مقابل برادرم هم گاهی سکوتم با خشم و نفرت بود و گاهی با پذیرش که او هم بیمار هست و فقط میتوانم برایش دعا کنم .