انجمن بانیان بهبودی
انجمن بانیان بهبودی
>
انجمن شعر و ادبیات
>
دوبیتی
> گلستان سعدی
نسخهی کامل:
گلستان سعدی
شما درحال مشاهدهی نسخهی متنی این صفحه میباشید.
مشاهدهی نسخهی کامل
با قالببندی مناسب.
صفحهها:
1
2
ARSAM
2015-01-29، 01:31
نفس می نیارم زد از شکر دوست که شکری ندانم که در خورد اوست
عطایی است هر موی از او بر تنم چگونه به هر موی شکری کنم؟
ستایش خداوند بخشنده را که موجود کرد از عدم بنده را
چو پاک آفریدت به هش باش و پاک که ننگ است ناپاک رفتن به خاک
رقیه
2015-05-06، 07:58
اى كاش كه از حال دل من خبرت بود اى كاش دمى از سر كويم گذرت بود
من مرغ اسيرم كه ندارم پر پرواز اى كاش كه كاشانه من ز برت بود
رقیه
2015-05-06، 08:03
مرا جز تو نباشد يار ديگر ندارم غير عشقت كار ديگر
نگويم راز دل غير از تو با كس نباشد جز توام دلدار دگر
رقیه
2015-05-06، 08:04
پيغام غمت سوى دلم مى آيد غم ها همه بر روى دلم مى آيد
دل پيش درت به خاك خواهم كرد كز خاك درت بوى دلم مىآيد
رقیه
2015-05-06، 08:05
گفتى كه چو خورشيد ز غم سوى تو پر چون ماه شبى مى كشم از پنجره سر
اندوه كه خورشيد شدى تنگ غروب افسوس كه مهتاب شدى وقت سحر
رقیه
2015-05-06، 08:05
مهرت به هزار چهره آراسته است زيباييت از رونق مه كاسته است
من آنچه دل تو خواست هرگز نشدم اما تو همانى كه دلم خواسته بود
رقیه
2015-05-06، 08:06
شب هاى بلند بى عبادت چه كنم طبعم به گناه كرده عادت چه كنم
دوستان همه گويند خدا مى بخشد گيرم كه خدا بخشيد از خجالت چه كنم
رقیه
2015-05-06، 08:06
چله نشين فنا در شب طوفانيم داغ كدامين گنه مانده به پيشانيم
همسفر بادها رفته ام از يادها فاصله اى بيش نيست تا شب ويرانى ام
رقیه
2015-05-06، 08:06
از نخل برهنه سايه دارى مطلب از مردم اين زمانه يارى مطلب
عزت به قناعت است جاى طمع با عزت خود بساز خارىمطلب
رقیه
2015-05-06، 08:07
كاش هرگز در محبت شك نبود تك سوار مهربانى تك نبود
كاش بر جانى كه در قلب دل است واژه تلخ خيانت حك نبود
صفحهها:
1
2
انجمن بانیان بهبودی
>
انجمن شعر و ادبیات
>
دوبیتی
> گلستان سعدی