انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: (مراقبه ویپاسانا)هنر زندگی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
هر قدر شخص این تکنیک را بیشتر تمرین کند ،با سرعت بیشتری از منفی گرایی های ذهن آزاد میشود .

بتدریج ذهن از ناپاکی ها رها شده ،به خلوص وپاکی میرسد .

یک ذهن پاک ،همواره لبریز از عشق پاک ،شفقت،مهر و محبت ،عشق بدون خودخواهی ،نسبت به دیگران است .
 یک ذهن پاک ،

نسبت به شکست ها و رنج های دیگران همدردی دارد و از موفقیت ها و شادمانی های

آنها خرسند میشود و در مقابل هر نوع موقعیتی ،تعادل وتوازن خویش را حفظ میکند .

زمانی که کسی به این مرحله برسد، الگوهای کلی زندگیش تغییر میکنند . دیگر ممکن

نیست که با گفتار یا کردارش باعث برهم زدن آرامش و شادی دیگران شود .
 ذهنی متعادل ،نه تنها خود به آرامش درونی میرسد ،

بلکه به آرامش دیگران نیز کمک میکند و

فضای پیرامون او از صلح و هماهنگی لبریز می گردد و این چنین

دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. با فراگیری حفظ تعادل در مقابل تجربه های درونی

انسان می آموزد تا عدم وابستگی را در مقابله با شرایط بیرونی نیز در خود پرورش دهد.

اما این عدم وابستگی به معنای فرار یا بی تفاوتی نسبت به مسایل دنیوی به حساب

نمی آید .  یک مراقبه گر وییاسانا ،نسبت به رنجهای دیگران حساس تر شده و نهایت

سعی خود را برای تسکین آلام آنان به کار می برد . در این راه وی نه با ذهنی آشفته ،که

با ذهنی لبریز از مهر و شفقت و توازن عمل میکند . او عدم دلبستگی معنوی را

می آموزد  می آموزد که چگونه با تعهد کامل عمل کند .

چگونه یکپارچه در خدمت دیگران باشد و در عین حال تعادل خویش را نیز حفظ نماید .

به این ترتیب انسان همچنان که برای صلح و شادمانی دیگران می کوشد ،خود نیز در صلح و شادمانی زندگی میکند.
بر اثر نادانی ،

انسان غالباً عکس العمل هایی بروز میدهد ،

که برای خود و دیگران مضر است ،اما با پرورش بینش و بصیرت،

بصورت مشاهده واقعیت ، به همان شکل موجود، انسان از عادت واکنش نشان دادن ،

رها میشود .

هنگامی که واکنش های کور کورانه متوقف گردند ،

آنگاه شخص توانایی انجام عمل صحیح را بدست می آورد . عملی که از ذهنی

متعادل و آسوده ناشی میگردد .

از ذهنی که حقیقت را می بیند و درک میکند ،


و چنین عملی بدون تردید ، مثبت و خلاق و مفید خواهد بود.
بنابراین لزوم خودشناسی

که پند همه مردمان خردمند است ، آشکار میشود . انسان

نباید خویشتن را با بهره گیری از منطق عقلانی و یا براساس ایده ها و نظریه ها

شناسایی کند. انسان باید حقیقت را در سطح عملی و تجربی آن بدست آورد . باید

واقعیتی را که در این پدیده جسمی – ذهنی  وجود دارد ،مستقیماً تجربه نماید. این تنها

روشی است که ما را یاری میدهد تا از ناپاکی ها و درد ورنجمان بیرون آمده و به رهایی

برسیم . این تجربه مستقیم از واقعیت درون خویش و این تکنیک خود نگری ،همان


مدیتیشن ویپاسانا می باشد.
ویپاسانا به معنای مشاهده هر چیز به شکل واقعی آن است

و نه بصورتی که به نظر می آید .

باید در حقیقت ظاهری رخنه کرد تا به حقیقت نهایی ساختار جسم و ذهن رسید .

زمانی که انسان چنین حقیقتی را تجربه میکند ،می آموزد که

واکنش های کورکورانه را متوقف سازد و از ایجاد آلودگی های ذهنی جلوگیری نماید .

در این صورت آلودگی های قدیمی به طور طبیعی و به مرور پاک میشوند و از میان

میروند. آنگاه انسان از درد و رنج رها شده ، به شادمانی میرسد .
در هر دوره آموزش ویپاسانا سه مرحله تعلیم داده میشود .

اول آنکه شخص باید از هر گونه کردار و گفتاری که سبب بر هم زدن صلح و آرامش

دیگران باشد خودداری نماید .


دوم اينكه: در حالی که با کردار و گفتارش به افزایش آلودگی های

ذهنی می پردازد ،برای رهاشدن از ناپاکی ها تلاش کند .


بنابراین اجرای اصول اخلاقی ،

اولین قدم لازم برای این تمرین است .

انسان ، متعهد میشود که از کشتن ،دزدی ، رفتار نادرست جنسی ، دروغگویی و

حرفهای ناهنجار ، مصرف مسکرات و مواد مخدر پرهیز کند .


با خودداری از انجام چنین

اعمالی ،شخص به ذهن مجال آسودگی میدهد تا به کار یادگیری بپردازد.

مرحله بعدی، تسلط یافتن بر ذهن نا آرام و وحشی است ،

که با تمرین تمرکز بر روی تنفس انجام می گیرد . در این مرحله، انسان سعی میکند

که تا حد امکان مدتی طولانی ، توجه خود را بر تنفس متمرکز سازد .

این کار تمرین تنفسی یا تنظیم نفس نیست .

بلکه شخص ، تنفس طبیعی را به همان شکل که هست مشاهده میکند.

آنچنان که وارد میشود و آنچنان که خارج میشود . به این ترتیب ،

ذهن آرامتر شده و از تسلط عوامل منفی وخشن بیرون می آید .

همزمان با این عمل ، ذهن متمرکز شده هوشیار و موشکاف میشود و

برای تلاش در راه کسب بصیرت ،آماده میگرد.

 در مرحله سوم به کمک پرورش بصیرت و شناخت طبیعت خویش ،آلودگی های ذهنی را می زدائیم ، که این همان ویپاسانا است . ویپاسانا تجربه حقایق درونی ،به کمک مشاهده منظم و بی غرضانه پدیده های دائم التغییر جسم و ذهن است که به صورت حس های درونی ظاهر میشوند . پاک کردن آلودگی های ذهن ، از طریق مشاهده خویشتن ،نقطه اوج تعلیمات بودا است .

این تجربه برای همگان عملی است. همه انسان ها با مشکل درد و رنج روبرو هستند . این بیماری جهان شمول است و درمانی جهان شمول طلب میکند .
به درمانهای فرقه ای نیازی ندا رد . وقتی کسی به خاطر خشم در درد و رنج وعذاب است . خشم او ، بودائی ، هندی یا مسیحی نیست . خشم – خشم است . زمانیکه کسی در نتیجه عصبانیت دچار آشفتگی میشود ، این آشفتگی مسیحی یا بودایی یا هندو یا اسلامی نیست . این بیماری جهان شمول است و درمان آن نیز باید جهان شمول باشد.
مشاهده واقعیت، به شکلی که هست ، از طریق مشاهده حقیقت درونی است ، به معنای شناخت خویشتن در سطح تجربی و حقیقتی است .

همچنان که شخص به تمرین ادامه میدهد ، از درد ورنجی که بر اثر آلودگی های ذهنی ایجاد شده رها میگردد .

از حقیقت فاحش و ظاهری وخارجی ، به حقیقت نهایی جسم و ذهن نفوذ میکند . آنگاه از این مرحله نیز عبور کرده ، حقیقتی را که ماورای حوزه جسم و ذهن و حیطه محدود نسبیت است ،تجربه می نماید .

به حقیقت رهایی مطلق از همه آلودگی ها ، ناپاکی ها و رنج ها میرسد . براین حقیقت نهایی نمی توان نامی نهاد . این هدف نهایی همه انسانها است.

باشد که همگی شما به حقیقت نهایی دست یابید.

باشد که همه انسانها از آلودگی ها و درد و رنجشان آزاد شوند.

باشدکه همگی از شادی حقیقی ،آرامش حقیقی وهماهنگی حقیقی لذت ببرند.

باشد که همه موجودات شاد باشند.
صفحه‌ها: 1 2 3