پیامهای بهبودی بانیان - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: پیامهای بهبودی_NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=89) +--- موضوع: پیامهای بهبودی بانیان (/showthread.php?tid=3096) |
RE: پیامهای بهبودی بانیان - mohsen..yazd - 2014-06-26 قابل توجه آنهایی که از ساز مخالف و باد مخالف و جریان ناموافق زندگی می نالند و نا امیدند : " باد بادک زمانی اوج میگیرد که با باد مخالف روبرو شود ... " تو میتوانی ، کافیست اراده و تلاش کنی ، امید به خدا با ماست ... RE: پیامهای بهبودی بانیان - mohsen..yazd - 2014-06-27 سه اصل را دنبال کن محترم داشتن خود محترم داشتن دیگران جوابگو بودن درقبال تمام کنش های خود. RE: پیامهای بهبودی بانیان - Arghavan - 2014-06-28 بهبودي = ظاهري بدون رنگ و باطني بدون جنگ . RE: پیامهای بهبودی بانیان - sadaf - 2014-06-30 هیچ کس نمیتواند شروع بد گذشته را تغییر دهد ولی همه میتونن برای پایانی موفقیت آمیز شروع جدیدی رو تجربه کنند. RE: پیامهای بهبودی بانیان - NASIB - 2014-07-01 شعله روحاني كه براي بازيابي آن در دوران بهبودي سخت تلاش كرده ايم آنقدر با ارزش است كه به خاموش كردن آن از طريق نشئه شدن هرگز نمي ارزد. RE: پیامهای بهبودی بانیان - mohsen..yazd - 2014-07-04 اگر درونم را نسازم،آبادیهای بیرونم افسانه ای بیش نیست.......... RE: پیامهای بهبودی بانیان - sadaf - 2014-07-04 هر کس که به واسطه داشتن ارتباط مستقیم با الکلی ها آشنا باشد می داند که یک الکلی بدون آنکه دستخوش تحول ژرف شخصیتی شود هرگز قادر به ترک دائم مشروبخواری نیست بیل ویلسون بنیانگذار برنامه های 12 قدمی
RE: پیامهای بهبودی بانیان - sadaf - 2014-07-09 h RE: پیامهای بهبودی بانیان - NASIB - 2014-07-09 مادرم مرا ببخش مادرم مرا ببخش که با مصرفم شب و روز تو را خراب کردم تو هر شب با دعاهای خالصانه ات از خدا میخواستی فرزندت برگردد و من در ان شبها مشغول چرت زدن بودم هرویین و مشروب معشوقه های من بودند که مدام از انها کام میگرفتم اما نه کام زندگی کام مرگ من مرگ را برای خودم میخریدم من توو پدر پاکم را اسکول میدانستم اما مواد فروشان بوگندو را زرنگ مادر مرا ببخش مادر من فقط بیمار بودم من نه تو را مقصر میدانم نه جامعه را نه مدرسه ام و نه دانشگاهم را من بدنبال راه حل بودم مواد راه حل من بود نه مشکل من موادی که مرا به خرابه ها کشاند اصلا مادر من متوجه نشدم کی به بلوغ رسیدم مادر یادت هست چقدر مرا دکترهای مختلف بردی؟ یادت هست مرا به شهر دیگری فرستادی؟ یادت هست چقدر قسم میخوردم؟ یادت هست تو و پدر زحمتکشم چقدر خجل زده بودید؟ یادتان هست که حتی دکترها دیگر خسته شده بودند و بیخیال پولشان؟ در انروزها که 25 ساله شده بودم اما اخر خط در لحظه ای که پدر بغلم کرد و گفت: بابا میگن اگه کسی هرویینی باشه دیگه نمیتونه بزاره کنار اما من میدونم تو بر میگردی اره همون لحظه درست همون لحظه بود که اشک بابا در اومد برای اولین بار بود که گریه بابارو دیدم و همون لحظه پیام انجمن معتادان گمنامو گرفتم الان دوازده سالو چند ماهه گذشته و من هنوز میرم جلسه یادت باشه مادر من و تو همیشه مدیون انجمنیم انجمنی که رایگان بچتو بهت برگردوند و در نهایت میخوام بگم دعاهات مستجاب شد دعاهای بابا هم همینطور مادر منو بخش
RE: پیامهای بهبودی بانیان - mohammad - 2014-07-11 دانستن این که نیروی بزرگتر از خودم که همیشه در لحظات سخت برای کمک به من در دسترس است.
به من احساس امنیت و آسایش می دهد. فقط کافی است به انجام سهم و نقش ام تمایل داشته باشم وباور کنم. گاهی به این معنی است که: باید وانمود کنم تا اتفاق بیفتد." |