· فهرست رنجش هایی که بر سر راه تمایل شما جهت جبران خسارت وجود دارند را بنویسید .

در انجام قدم 8 متوجه شدم که من از هر کسی که رنجش داشته ام و نامش را در لیست قدم 4 خود ذکر کرده ام صدمه زده ام.و تمایل جبران خسارت از اینگونه افراد کم بود چون حس میکردم بدیهایی که من در حقشان کرده بودم حقشان بوده است.اما این یک فکر بیمارگونه بود و هنگامی که تمایل نداشتم اسم اینگونه افراد را بنویسم دوباره به قدمهای قبلی خصوصا قدم 4 مراجعه میکردم

مثال مانند رنجش .غرور اعتماد بنفس .خجالت احساس گناه وترس

وقتی رنجشهایم رابرسی. مکنم.انهایی که احساس می کنم موردساستفاده قرار گرفته ام.حالا به هر صورتی.برایم سخت است که لیست کنم ول ی چاره ای ندارم.چون نیازدارم این قدم را کار کنم.جایی خواندم که مانند تهیه کیکی می ماند که دوازده مرحله دارد.وما میخواهیم هفت مرحله ان را اجرا کنییم.در این حالت ماکیکی نداریم.نتیجه بهتراست همه رالیست کنیم

3_رنجش نیرویی است منفی که قدرت پذیرش وبخشش راازمن میگیرد،دریچه افکارم رامیبندد ودچارخشم وعصبانیتم میکند مراوارد قلب مرض کرده وبواسطه افراطی که دارم این رنجش راتبدیل به کینه ونفرت میکندوهمیشه یادآوری آن باعث اضطراب وناراحتی من میشودمثل:سوءاستفاده هایی که ازمن کرده اند،زورگویی هاوتصمیماتی که بجای من گرفته اند وتنبیهاتی که شده ام خصوصاکه بیگناه هم بوده ام،بی حرمتیها وحق کشی هایی که درحقم کرده اند،تقریبا وتاجایی که بیاد دارم ازتمام کسانیکه رنجش داشتم اسمشان را درترازنامه های قدم4نوشته ام وچون ازاین افراد رنجش داشتم تمایل قلبی من برای جبران خسارت ازاین اشخاص خیلی کم بود چون اعتقاد داشتم که آنهادرحق من خیلی بدی کرده اند وخساراتی که من به آنهازده ام حقشان بوده است وجبران خسارت شامل حالشان نمیشودواین افکارواحساسات بیمارگونه ام باعث میشود تارنجش هایی که دارم جلوی تمایلم رابرای نوشتن لیست خسارت هایم بگیرد.
من لیستی هم ازکسانی که هم به آنها خسارت زده ام وهم رنجش دارم تهیه کرده ام تاباکمک راهنمایم زیربنا وچگونگی این خسارات ورنجشهارا درآورده ونقش خودم را دراین موارد پیدا کنم.?