2013-12-04، 10:53
اول گردون ز رنج در تابم کرد
در اشک دودیده زیر غرقابم کرد
پس بخشش نوساخته اسبابم کرد
واندر زندان به ناز در خوابم کرد
در اشک دودیده زیر غرقابم کرد
پس بخشش نوساخته اسبابم کرد
واندر زندان به ناز در خوابم کرد
|
مسعود سعد سلمان
|
2013-12-04، 10:53
اول گردون ز رنج در تابم کرد
در اشک دودیده زیر غرقابم کرد پس بخشش نوساخته اسبابم کرد واندر زندان به ناز در خوابم کرد
2013-12-14، 09:53
برشکال، ای بهار هندوستان ای نجات از بلای تابستان
دادی از تیر مه بشارتها باز رستیم از حرارتها بادهای تو میغها دارند میغهای تو تیغها دارند رعدهای تو کوسها کوبند چرخ گوید همین که بگشو بند طبع و حال هوا دگر کردی دشتها را همه شمر کردی سبزهها را طراوتی دادی عمرها را حلاوتی دادی راغ را گل زمردین کردی باغ را شاخ بسدین کردی تو بدین حملهای که افکندی بیخ خشکی ز خاک برکندی تیر بگذشت ناگهان بر ما منهدم گشت لشکر گرما حبذا ابرهای پرنم تو خرما سبزههای خرم تو سپاس شده توسط: NASIB
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
خواجه جمال الدین سلمان ابن خواجه علاءالدین محمد | abbas | 1 | 1,009 |
2013-12-14، 10:05 آخرین ارسال: abbas |