2014-01-21، 11:54
نوعی بیماری روانی تغذیهایست که افراد مبتلا به این بیماری شدیدا تمایل به مصرف مقادیر بسیار زیاد غذا دارند.
مبتلایان به این اختلال دارای حالت ولع عجیب بوده و نیاز شدیدی به خوردن و بلعیدن مواد غذایی پرانرژی و سادهای پیدا میکنند که زمان زیادی برای جویدن و بلعیدن و آماده کردن آنها لازم نباشد اما پس از خوردن و فروکش کردن حالت ولع و تمایل به پرخوری، عذاب وجدان، پشیمانی و ناراحتی آنها شروع میشود
شاید بارها اتفاق افتاده که سخت ناراحت شدهاید و موضوعی شما را چنان عصبی کرده ، یا در مورد موضوعی آن قدر ناراحت هستید که کنترلی بر گفتار، اعمال و رفتار خود ندارید.
در این موقع کارهای غیرعادی و عجیبی از شما سر میزند که اگر بعد برایتان بگویند شاید باور نکنید! به موازات این تغییرات، غذاخوردن شما نیز دچار تغییر میشود. عدهای کاملاً بیاشتها شده، میل به غذاخوردن را از دست میدهند (معمولاً افراد لاغر این گونه هستند) و به اصطلاح چیزی از گلویشان پایین نمیرود.
دسته دوم افرادی هستند که تمام وسایل اطرافشان را به چشم خوراکیهای رنگارنگ و خوشمزه دیده، میل به خوردن در آنها تشدید میشود. این افراد که موضوع مطلب ما هستند قادر به کنترل اشتهای سیری ناپذیر خود نیستند و در یک حالت بیاختیار عصبی، دایم مشغول خوردن خوراکی بوده و با وجود احساس پُری و سنگینی، غذاخوردن را متوقف نمیکنند و دست از خوردن نمیکشند. این کارها اغلب واکنشی به استرس خشم یا آشفتگی عاطفی است.
علایم هشدار دهنده و رایج این اختلالها، عبارتند از:
- غذاخوردن بسیار سریع،
- غذا خوردن تا حدی که فرد احساس ناراحتی و پُری شدید کند،
- احساس ناراحتی بیش از اندازه هنگام غذاخوردن با دیگران یا تنها غذاخوردن،
- خوردن مقدار زیاد غذا، هنگامی که فرد گرسنه نیست،
- احساس گناه یا بیزاری از خود پس از افراط در غذاخوردن.
در افراد احساساتی، غذا به عنوان ابزار روانی به کار می رود و فرد را از عصبانیت و خشمگین شدن رها می کند.اصولا این افراد برای گرسنگی غذا نمی خورند. این افراد، غالبا غذاهای پرچرب و پرکالری را مصرف می کنند تا از نظر روحی آرام شوند و به مسئله ای فکر نکنند
پنج گروه از افراد احساسی در غذا خوردن
1-افراد عصبانی
هنگامی که عصبانی هستید، غذا نخورید و یا اینکه احساسات خود را خاموش کنید و بعد غذا میل کنید.
2- افراد ناامید
این گروه از افراد معتقدند که هیج موقعیت خوبی برایشان پیش نمی آید و قادر به انجام هیچ کاری نیستند. لذا با خود می گویند: «چرا باید به سلامتی و وزن خود اهمیت بدهم. غذا خوردن به من کمک می کند تا از این مسائل رهایی یابم.»
3- افرادی که عدم کنترل در زندگی دارند
این گونه افراد معتقدند زندگی برایشان مشکل شده و همه برای آنها قانون وضع می کنندو با خود می گویند:«اما خوشبختانه برای خوردنم، خودم مسئولم. پس من هر چقدر می خواهم می خورم.»
4- افراد حساس و خواهان تشکر و قدردانی از اطرافیان خود
کاری را انجام داده اید و هیچ کس به آن کار توجهی نمی کند و از شما قدردانی نمی کند. برای اینکه خود را خوشحال کنید، با خود می گویید که خودم می دانم چه کار مهمی انجام داده ام، پس جشن می گیرم و از خودم پذیرایی می کنم و امشب را به عیش و نوش می گذرانم.
5- افراد خسته
احساس تنهایی و بی کسی می کنید، هرکسی مشغول کاری است و هیچ کس به شما توجه نمی کند. اما تنها چیزی که برای رفع تنهایی وجود دارد، غذاست
مبتلایان به این اختلال دارای حالت ولع عجیب بوده و نیاز شدیدی به خوردن و بلعیدن مواد غذایی پرانرژی و سادهای پیدا میکنند که زمان زیادی برای جویدن و بلعیدن و آماده کردن آنها لازم نباشد اما پس از خوردن و فروکش کردن حالت ولع و تمایل به پرخوری، عذاب وجدان، پشیمانی و ناراحتی آنها شروع میشود
شاید بارها اتفاق افتاده که سخت ناراحت شدهاید و موضوعی شما را چنان عصبی کرده ، یا در مورد موضوعی آن قدر ناراحت هستید که کنترلی بر گفتار، اعمال و رفتار خود ندارید.
در این موقع کارهای غیرعادی و عجیبی از شما سر میزند که اگر بعد برایتان بگویند شاید باور نکنید! به موازات این تغییرات، غذاخوردن شما نیز دچار تغییر میشود. عدهای کاملاً بیاشتها شده، میل به غذاخوردن را از دست میدهند (معمولاً افراد لاغر این گونه هستند) و به اصطلاح چیزی از گلویشان پایین نمیرود.
دسته دوم افرادی هستند که تمام وسایل اطرافشان را به چشم خوراکیهای رنگارنگ و خوشمزه دیده، میل به خوردن در آنها تشدید میشود. این افراد که موضوع مطلب ما هستند قادر به کنترل اشتهای سیری ناپذیر خود نیستند و در یک حالت بیاختیار عصبی، دایم مشغول خوردن خوراکی بوده و با وجود احساس پُری و سنگینی، غذاخوردن را متوقف نمیکنند و دست از خوردن نمیکشند. این کارها اغلب واکنشی به استرس خشم یا آشفتگی عاطفی است.
علایم هشدار دهنده و رایج این اختلالها، عبارتند از:
- غذاخوردن بسیار سریع،
- غذا خوردن تا حدی که فرد احساس ناراحتی و پُری شدید کند،
- احساس ناراحتی بیش از اندازه هنگام غذاخوردن با دیگران یا تنها غذاخوردن،
- خوردن مقدار زیاد غذا، هنگامی که فرد گرسنه نیست،
- احساس گناه یا بیزاری از خود پس از افراط در غذاخوردن.
در افراد احساساتی، غذا به عنوان ابزار روانی به کار می رود و فرد را از عصبانیت و خشمگین شدن رها می کند.اصولا این افراد برای گرسنگی غذا نمی خورند. این افراد، غالبا غذاهای پرچرب و پرکالری را مصرف می کنند تا از نظر روحی آرام شوند و به مسئله ای فکر نکنند
پنج گروه از افراد احساسی در غذا خوردن
1-افراد عصبانی
هنگامی که عصبانی هستید، غذا نخورید و یا اینکه احساسات خود را خاموش کنید و بعد غذا میل کنید.
2- افراد ناامید
این گروه از افراد معتقدند که هیج موقعیت خوبی برایشان پیش نمی آید و قادر به انجام هیچ کاری نیستند. لذا با خود می گویند: «چرا باید به سلامتی و وزن خود اهمیت بدهم. غذا خوردن به من کمک می کند تا از این مسائل رهایی یابم.»
3- افرادی که عدم کنترل در زندگی دارند
این گونه افراد معتقدند زندگی برایشان مشکل شده و همه برای آنها قانون وضع می کنندو با خود می گویند:«اما خوشبختانه برای خوردنم، خودم مسئولم. پس من هر چقدر می خواهم می خورم.»
4- افراد حساس و خواهان تشکر و قدردانی از اطرافیان خود
کاری را انجام داده اید و هیچ کس به آن کار توجهی نمی کند و از شما قدردانی نمی کند. برای اینکه خود را خوشحال کنید، با خود می گویید که خودم می دانم چه کار مهمی انجام داده ام، پس جشن می گیرم و از خودم پذیرایی می کنم و امشب را به عیش و نوش می گذرانم.
5- افراد خسته
احساس تنهایی و بی کسی می کنید، هرکسی مشغول کاری است و هیچ کس به شما توجه نمی کند. اما تنها چیزی که برای رفع تنهایی وجود دارد، غذاست