2014-02-03، 09:51
قبل از حضور در الانان ، هرگز احساس نمی کردم ، در برخورد با دیگران میتوانم خودم باشم . من تلاش بسیاری کردم آنگونه که دیگران تمایل دارند باشم . از اینکه مردم روش و ایده مرا بپذیرند ، ترس داشته باشم . اما در اولین جلسه الانان احساس کردم در ارامش و آزادی هستم اعضاء در مورد خصوصیات مشترکی که فهمیدم در من نیز وجود دارند ، صحبت میکردند . آنها در مورد خودشان مشارکت میکردند ، در واقع گویا مرا توصیف مینمودند رویهم رفته فکر کردم ناتوان نیستم . جلسات به من کمک کرند تا درک کنم در این دنیا افراد زیادی مثل من تحت تاثیر الکلیسم دیگری واقع شده اند . من ناچار نیستم در این جلسات به مردم دروغ بگویم و نهایتا یاد گرفتم که مجبور نیستم به هیچکس و در هیچ کجا دروغ بگویم . من آمده بودم تا ببینم می توانم برای آرامش درونی و نه برای ظاهر بیرونی زندگی کنم .
یاد آوری امروز
زندگی کردن با خوشی و ناخوشی ها ، عضویت مرا در چرخه انسانیت تصدیق میکند . آنچه مرا تفکیک میکند مسیری است که در آن قدم می گذارم . هیچکس نمی تواند بجای من قدم بگذارد و من نیز بخاطر فرد دیگری نمیتوانم مسیرم را تغییر دهم . پوسته ایکه زندگی من را محاصره کرده بود و مانع از زندگی کردن و عشق ورزیدن من میشد شکسته شد . قدرت برنامه الانان خلائی را که سالها باعث دور شدن من از زندگی شده بود ، پر میکند .
یاد آوری امروز
زندگی کردن با خوشی و ناخوشی ها ، عضویت مرا در چرخه انسانیت تصدیق میکند . آنچه مرا تفکیک میکند مسیری است که در آن قدم می گذارم . هیچکس نمی تواند بجای من قدم بگذارد و من نیز بخاطر فرد دیگری نمیتوانم مسیرم را تغییر دهم . پوسته ایکه زندگی من را محاصره کرده بود و مانع از زندگی کردن و عشق ورزیدن من میشد شکسته شد . قدرت برنامه الانان خلائی را که سالها باعث دور شدن من از زندگی شده بود ، پر میکند .
هر که مرا حرفی بیاموزد٬ مرا بنده خویش قرار داده است.