2014-02-04، 10:24
من به اسانی میتوانم محدودیت های فرد مورد علاقه ام را با تمام جزئیات بنویسم ساعتها وقت صرف میکردم تا راه هایی برای تغییر دادن او . که در مقابل اش پا بر جا با شد در نظر بگیرم ........اما هیچ چیز به عنوان نتیجه این بحران ذهنی بهبود نم یابد نتیجه ان این است که ذهن مرا بروی شخص دیگری . غیر از خودم متمرکز میکند بجای پذیرفتن عجز خود در برابر انتخاب ها و رفتار های دیگری با یک قدرت کاذب در گیر بودم.........در پایان دچار رنجش نا امیدی و یاس بیشتری شوم و هیچ چیز در مورد شرایطم یا شخص دیگری تغییر نکرده است اگر من لیستی از بحران هایم تهیه میکردم و مودبانه انرا برای خودم بکار میبردم چه اتفاقی رخ می داد ؟ ممکن است از توهین های کلامی فرد مورد علاقه ام شکایت کنم پس از ان با او این گونه صحبت نمیکنم در غیر اینصورت من نیز بد زبان هستم این رفتار شامل هر دوی ما میشود و فقط انرا به گونه متفاوتی اشکار میکنیم
یادآوری امروز
....الانان میگوید...بگذار با من اغاز شود هنگامیکه از رفتار شخصی متنفر هستم و انرا توصیف میکنم میتوانم به صفاتی مشابه ان در خودم نگاه کنم و شروع به تغییر ان نمایم با تغییر دادن خودم حقیقتا میتوانم دنیا را تغییر دهم ......"ارامش ذهن به تشخیص نقصان های فردی مان بستگی دارد یک تراز نامه صادقانه فردی در تشخیص خطا هایی که اغلب باعث افزایش سر در گمی و نا امیدی می شوند ...کمک می کند "
یادآوری امروز
....الانان میگوید...بگذار با من اغاز شود هنگامیکه از رفتار شخصی متنفر هستم و انرا توصیف میکنم میتوانم به صفاتی مشابه ان در خودم نگاه کنم و شروع به تغییر ان نمایم با تغییر دادن خودم حقیقتا میتوانم دنیا را تغییر دهم ......"ارامش ذهن به تشخیص نقصان های فردی مان بستگی دارد یک تراز نامه صادقانه فردی در تشخیص خطا هایی که اغلب باعث افزایش سر در گمی و نا امیدی می شوند ...کمک می کند "
هر که مرا حرفی بیاموزد٬ مرا بنده خویش قرار داده است.