2014-10-31، 11:52
24 آبان
وقتي در اولين جلسه حضورم در الانان به جاي دريافت يك نسخه "براي تغيير الكلي چه بايد كرد و چه نبايد كرد" قدمهاي 12 گانه را دريافت كردم به قدري از اين موضوع نا اميد شدم براي برداشتن قدمها هيچ تلاشي نكردم چون فكر ميكردم به تمام سه قدم اول به خوبي رسيده ام من ميدانستم كه عاجزم هستم . به خداوند ايمان داشتم و و ميخواستم مشكلاتم را براي هر شخص ديگري كه آن مسائل را داشته باز گو ميكنم . همچنان به حضور در جلسات ادامه داده و متوجه شدم كه من واقعا عجزم را نپذيرفته ام يا از تالشم براي كنترل كردن هر كس و هر چيز در اطرافم جلوگيري نكرده ام . در نتيجه به مرحله "رها كن و به خدا بسپار" رسيدم . امروز من از داشتن پروردگار مهربان بسيار خوشحالم و وقتي نهايتا ميگويم :
"خواست من چيزي جز خواست تو نيست" . خداوند پا پيش گذاشته و از راهي كه هرگز تصور نميكردم اوضاع را مرتب ميكند . سه قدم اول به آن راحتي كه فكر ميكردم نبودند . اما در الانان ياد گرفتم هدف بايد براي پيشرفت باشد نه كمال .
ياد آوري امروز .
وقتي كه بدون كمك الانان با الكليسم رفتار ميكردم ، مهارت سرپوش گذاشتن را در وجود خويش مي پروراندم و اين نمي توانست ادامه داشته باشد . الانان مهارتهاي تازه و بهتري را به من مي آموزد . تلاش خواهم كرد تا با خودم صبور باشم من بهترين را انجام ميدهم .
"همچنانكه زندگي ميكني ، چگونه زيستن را نيز بياموز .
پروردگارا ! از حمایت بیکرانت بی نهایت سپاسگزارم !!